🍀جوان گمراه سعادتمندشد 🍃🌺🍃🌺🍃 🍃جابر بن یزید جعفی به نقل از حضرت ابوجعفر، امام محمّد باقر علیه السلام حکایت کند: در زمان حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله ، یک جوان یهودی نزد خانواده خود که همه یهودی بودند می‏زیست. این جوان در بسیاری از روزها نزد رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله می‏آمد و چنانچه حضرت کاری داشت، به ایشان کمک و همکاری می‏کرد. و چه بسا پیامبر خدا صلوات اللّه علیه، برای رؤسای قبائل و یا دیگر اشخاص نامه می‏نوشت و توسّط آن جوان گمراه نامه‏ها را برای آن افراد می‏فرستاد. پس از گذشت مدّتی بدین منوال، جوان چند روز به ملاقات حضرت رسول نیامد، به همین جهت حضرت جویای حال جوان نامبرده گردید؟ گفتند: مدّتی است که مریض می‏باشد و در بستر بیماری افتاده است؛ رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله به همراه بعضی از یارانش برای عیادت، به سمت منزل آن جوان حرکت کردند، همین که وارد منزل شدند، دیدند که جوان در بستر خوابیده و چشم‏های خود را بسته است، و چون حضرت او را صدا زد، جوان چشم‏های خود را باز کرد و گفت: لبّیک یا اباالقاسم! رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله ، فرمود: شهادت بر یگانگی خدا و رسالت من بده و بگو: «أشهد أن لا اله الاّ اللّه و انّ محمّداً رسول اللّه». پدر جوان که نیز یهودی بود بر بالین پسرش نشسته بود، جوان نگاهی به پدر کرد و لب از لب نگشود. بار دیگر حضرت رسول سخن خود را تکرار نمود و باز جوان نگاهی به پدر خود کرد و همان طور ساکت ماند، در مرحله سوّم حضرت پیشنهاد خود را مطرح نمود و جوان متوجّه پدر خود گردید. پس پدر به فرزند خود گفت: آنچه می‏خواهی انجام ده و هر چه می‏خواهی بگو، جوانی که تا آن لحظه گمراه بود، لب به سخن گشود: «أشهد أن لا إله إلاّ اللّه، و أنّک محمّد رسُول اللّه» و با اسلام آوردن، سعادتمند و هدایت یافت؛ و جان به جان آفرین تسلیم کرد. پس از آن حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله به همراهان خود فرمود: او همانند ما مسلمان گردید، او را غسل دهید، کفن کنید تا بر او نماز بخوانیم و دفنش نمائیم. و سپس اظهار داشت: الحمدللّه که توانستم یک نفر را از گمراهی و آتش جهنّم نجات دهم. 🔰منبع: امالی شیخ صدوق: ص 324، ح 10، مستدرک الوسائل: ج 2، ص 153، ح 26 🌙 🥀 🥀