هدایت شده از خبرگزاریMRC
چندسالی میشد بابام مرده بود منم تنها فرزند مادرم بودم اوایل مامانم ناراحت بود از مرگ بابام ولی بعد از چند روز دیدم خوشحاله میخنده لباسای عجیب میپوشه حتی آرایش میکنه یه روز دیدم از انباری خونه اومد بیرون درحالیکه استرس داره وقتی فهمید نگاهش میکنم تهدیدم کرد که هیچوقت نرم اونجا تا اینکه یک شب ...😭😭😭 سرگذشت واقعی https://eitaa.com/joinchat/935854385Cad8bf7484d