بارون نسبتا شدیدی بود ...
حوالی غروب، خدمت خانواده ای برای دریافت هدیه
#ایران_همدل رسیدم.
با تاخیر قابل توجهی، مادر خانواده درب منزل حاضر شد.
وقت تکمیل فرمِ تحویل، مادر انگشتری رو برای پویش هدیه کردن.
اما؛ ناگهان با لحنی پر استرس گفت:
میشه این رو هم بپذیرید؟!
نگاهم به انگشتر پلاستیکی دخترونه ای افتاد که درخشش رنگ صورتیش برام خاص بود ...
سنگینی نگاهی رو روی خودم حس کردم؛
ناخودآگاه چشمانم سمت پنجره های خونه رفت
دختر بچه ۳-۴ ساله ای گوشه پنجره قایمکی من رو تماشا میکرد
اون هم انگشتر عزیزش رو به جبهه مقاومت و کودکان مظلومش هدیه کرده بود!
بله، امروز برای دختر بچه های ۳-۴ ساله هم حق آشکار شده
#ایران_همدل
لرستان