📝 شعر طنز "گوشتِ گران" گوشتِ مرغ و گوشتِ گاو و گوسفند می رسد آیا به دستِ مُستمند !؟ می کند آیا کفافِ زندگی چشمه باریکِ حقوقِ کارمند !؟ می شود آیا که در پایانِ سال چند روزی روسفید و سربلند !؟ بسکه دادند وعدهء شیرین به ما در دلِ ما آب شد یک کلّه قند ! از برای تِکّه ای گوشتِ یَخی ساختند از ما چه صفهای بلند ! گشته ایم عَلّافِ صفهای کَذا کودک و پیر و جوان و سالمند ! آنکه ژِنهاشان بُوَد برتر ز ما می زنند هر لحظه بر ما ریشخند ! گفت زیدی گوشت ارزان می شود ! عاقلی خندید و گفت ای خالی بند !؟ تا کِی این حرفهای شِش تا یک قَران !؟ تا کِی این حرفهای یامُفت و چَرَند !؟ صادراتِ دامهای ماده را داده ای رونق چرا ای آزمند !؟ قیمتِ یک گوسفندِ زنده را بیشتر کردی ز خودروی سَمند ! کی بِزایَد بَرّه یا گوساله ای !؟ کی کند تولیدِ گوشتی نیم بند !؟ خامُش ای احسان که هرگز بَرنخاست از دلِ مُرداب غیر از بوی گند ! صرفه جویی کُن نَخَر گوشتِ گران چند روزی هم دهانِ خود بِبَند ! ✍ نعمت‌الله احسانی 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید