♦️هر روز یک حکایت
🔹حکایت غفلت، حکایت آن سه فیلسوفی است که در ایستگاه راهآهنی منتظر ورود قطار بودند. آنها آن قدر گرم بحث و جدل بودند که غافل از ورود قطار شدند. لحظهای که قطار خواست ایستگاه را ترک کند دو نفر از آنها با عجله خود را به درون قطار رساندند.
نفر سوم اما که خیلی هم عجله داشت نتوانست سوار شود. از بس که ناراحت بود گریه میکرد، باربری که ماجرای آنها را از نزدیک مشاهده کرده بود به وی نزدیک شد و به او دلداری داد و گفت خدا را شکر که حداقل دو نفر از شما سوار قطار شد.
فیلسوف به جا مانده گفت: مشکل همین جاست. آن دو نفر برای بدرقه من آمده بودند من ماندم و آن ها رفتند. مطمئناً آنها هم در قطار دارند مانند من گریه میکنند.
🔹قطار زندگی در حرکت است چه سوار بشوی یا نشوی آن میرود و غفلت از آن قابل جبران نیست.
#داستان_بخوانیم
اخبار خراسان جنوبی در تلگرام👇
@akhbarkhorasanjonubi
اخبار خراسان جنوبی در اینستاگرام👇
instagram.com/_u/akhbarkhorasanjonubi