📎🔹حاج قاسم از کودکی تا شهادت
«ن و القلمِ و ما یَسطُرون؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسند» (قلم، آیه1) قلم از بیان جملات بر پیکر کاغذ عاجز است. چرا که ترسیم شخصیتی چون شهید حاج قاسم سلیمانی کاری بسیار سخت و صعب است، اما باید نوشت تا گواهی شود برای تاریخ. چرا که شهید خود شاهد است و گواه و چه بهتر که آنچه بر پیکر کاغذ مینشیند نیز شاهد و گواهی باشد از جوانمردیها؛ رشادتها؛ از جان گذشتگیها؛ گوش به امر ولایت داشتنهای یک سردار شهید، یک سردار سرافراز.
سردار بزرگ تو متخلق به کدامین اخلاق بودی؟ چگونه بر قلبها حکم میراندی؟ چگونه در قلبها نشستی؟ که هنوز قلبهای مردم به یاد تو میتپد. چگونه زیستی!؟ که زیستن از وجود تو معنا گرفت. چه شمعی بودی!؟ که همه در غم هجرت میسوزند و اشک ماتم میریزند.ای سردارای دریای بیکران اخلاص و گمنامی! ای که آمدی تا به ما درس غیرت و مردانگی و آزادگی بدهی، چهره نورانی و پر صلابتت را چگونه خاک در درون خویش مدفون کرد؟
با شور و علاقه اینبار به خدمت یکی از رزمندههای لشکر 41 میرسیم؛ حیدر سلیمانی همسر خواهر شهید حاج قاسم سلیمانی و ایشان چه با مباهات از بزرگی و زندگی پیغمبرگونه این بزرگ مرد تاریخ یاد میکرد و با سخنانش ما را به گوشه گوشه زندگی شهید حاج قاسم برد.
از زمان کودکی تا نوجوانی ایشان برایمان گفت که فردی فعال بود وتیپ خاص خودش را داشت. ایشان به جسمش اعتناء میداد و در ورزشهای مختلف حضور مییافت تا توان جسمیاش را برای دورههای پیش رو افزایش دهد. او نقش خانواده و تربیت را در رسیدن شهید حاج قاسم به نقطه اوج کنونی بیتاثیر نمیداند و حساسیت پدر را بر لقمه حلالی که جسم و جان فرزندانش را شکل میداد؛ خود شاهدی بر این ماجرا بود.....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/280310