مساحتِ رنج
در تمام این سالها و دههها باید کنار نام هر شهید نام مادرش را هم مینوشتیم، که وقتی خبر به او رسیده او هم هزار کیلومتر دورتر از فکه و هور و دشت عباس با پسرش شهید شده، یا وقتی گلولهای و ترکشی تکهای از تن جوانی را مجروح کرد مادرش هم دور از او، پای اجاق یا کنار حوض، صد برابر از پسرش درد نصیب برد. یا اگر مردی در این جنگ بیرحم به اسارت رفت، تا روز آزادیاش مادرش هم اسیر بود، اسیر جهانی از اندوه و رنج بی پایان. شاید یادمان رفته، باید آمار شهدا، اسرا و مجروحین این دفاع را از نو بنویسیم، باید کنار نام هر کدام از رفتگان و پهلوانان آن سالهای خون و شرف، نام مادرش را هم بنویسیم، که آنها که رفتند، با رنج رفتند و رها شدند و آنها که ماندند هنوز زخمی باز و نو دارند:
شعاع درد مرا ضربدر عذاب کنید
مگر مساحتِ رنج مرا حساب کنید
دعای مادران شهدا از سر ایران کم نشود؛
روز مادر مبارک
عکس از علیرضا فرزین | زمستان ۱۳۸۶
@jangneveshte