شفای بیمار مبتلا به صرع تاریخ شفا : ۱۳۸۳ نگار رو به مادرش کرد و گفت به بابا بگو دیگر دم مدرسه دنبالم نیاید.مادر اخمهایش را در هم کشید و پرسید : چرا ؟آخر جلو بچه ها خجالت می کشم .لحظه ای سکوت کرد و در من خیره ماند . بعد رو گرداند و سعی کرد نسبت به حرفم بی تفاوت نشان بدهد .گفت : - دیروز جلوی مدرسه غش کرد . پر از واهمه و ترس شد . نگاه پر سوالش را در نگاه من دوخت و گفت : خب چی شد ؟ پسر پاسخ داد : هیچی . بعضی ها بهش خندیدند . بعضیها هم ناراحت شدند و به تاسف سر تکون دادند ....ادامه مطلب ...👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://sirerazavi.blogfa.com/post/253 🌹 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🪴 🪴 🪴 🪴 @emame_mehraban 🕊🕊🕊🕊