💫ندبه های انتظار💫 🔴مواظب باشید، مشرک از دنیا نروید! 🍁شاید خیلی ها فکر کنن که ما که بت پرست نیستیم پس محاله مشرک باشیم! ⚫️اتفاقا از منظر قرآن، حتی اکثر مومنان هم این را درک نمی‌کنند و برای خدا شریک قرار می‌دهند و نمیفهمند که مشرک شده اند... 🔰ورود شرک در باورها و اعمال ما بسیار جدی‌تر است! 🌸امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده‌اند که: ⚡️بدرستی که شرک مخفی‌تر از حرکت آرام مورچه بر صخره‌ای سیاه در شبی ظلمانی است. 💥یعنی چی این حرف؟ به گفتگوی زیر دقت کنید: 🔷بنده خدایی میگفت: سعی کنید از شرک فاصله بگیرید می‌دانید که شرک گناهی بسیار بزرگ است ،چنانچه مشرک توبه نکند در آتش ابدی افکنده خواهد شد. 🔥شرک خطری است که بشر را تا دم مرگ تهدید می‌کند! ☘گفتم: من باید آسوده خاطر باشم چون همه انسان‌ها را بنده خداوند می دانم و به وجود خدایان اعتقاد ندارم. 🔹گفت:خیلی هم به خودتان اطمینان نداشته باشید! ☘گفتم: من از خودم مطمئنم!من به خدایان دیگه باور ندارم. 🔹گفت: ببینید همه ما زمانی به بیماری سختی دچار شده‌ایم نزد دکتر رفته ایم، دکتر برایمان دارو نوشته دارو را گرفتیم خورده ایم به حالمان خوب شده پس از بهبودی گفته‌ایم خداروشکر دست دکتر خوب بود، مرا شفا داد...درست است؟ 🔥خوب این شرک است! 🍃باید می‌گفتیم خداوند توسط آن دکتر شفا داد... 🍁یا اتفاق افتاده که برای حل مشکلی به شخصی امید بستیم و اورا برای برآورده شدن حاجتمان کافی دانستیم. این ها همه شرک است... چون آن شخص را به نوعی شریک خدا قرار داده ایم! 🔴در حقیقت باید گشایش امور از خدا درخواست کنیم نه بنده های او! ⚫️هرگز نباید شرک را دست کم بگیریم چون حتی زمانی که مشغول عبادت هستیم ممکن است در حال شرک کردن باشیم! ☘پرسیدم: چطور؟ 🔹گفت: ببینید در صورتی که عبادت مان به ریا آلوده بوده باشد مثلا از اینکه دیگران ما را در حال عبادت ببینند خوشحال شویم چنین عبادتی شرک به حساب می‌آید... ⚫️در روز قیامت شخصی را به محکمه می‌برند. او می گویند تو در دنیا نماز می‌خواندی اما هدفت این بود که دیگران از تو تعریف کند! امر میشود او را به جهنم بیندازید🔥 🌑 بنده دیگری را می‌آورند و در حین جهاد کشته شده به او می گویند قصد تو این بود که مردم تو را در ردیف قهرمانان جای دهند ،اورا هم به جهنم بیندازید.🔥 ⚠️این ها همه شرک است و ما غافل و بی خبریم... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 📙تفسير القمي، ج‏1، ص213