🔷🔶ندبه های انتظار🔶🔷
🔴خاطره ی زیبای علامه جعفری از امتحان الهی!
✅از علامه جعفري ميپرسند چي شد كه به اين كمالات رسيدي؟!
ايشان در جواب خاطرهاي از دوران طلبگي تعريف ميكنند و اظهار ميكنند كه هرچه دارند از كراماتي است كه به دنبال اين امتحان الهي نصيبشان شده:
♻مدير مدرسهمان به آقا شيخ علي گفت: آقا شب نميگذره، حرفي داري بگو.
ايشان يك تكه كاغذ روزنامه در آورد.
🍀عكس يك دختر بود كه، زيرش نوشته بود " اجمل بنات عصرها " (زيباترين دختر روزگار)
⚡ گفت: آقايان من درباره اين عكس از شما سوالي ميكنم:
⁉اگر شما را مخير كنند بين اينكه با اين دختر بطور مشروع و قانوني ازدواج كنيد و هزار سال هم زندگي كنيد با كمال خوشرويي و بدون غصه، يا اينكه جمال علي (علیه السلام) را مستحباً زيارت و ملاقات كنيد. كدام را انتخاب ميكنيد؟
✳سوال خيلي حساب شده بود...
طرف دختر حلال بود و زيارت علي (علیه السلام) هم مستحبي.
🌀چهار نفر اول همه دختر زیبا را انتخاب کردند.
نفر پنجم من بودم.
اين كاغذ را دادند دست من. ديدم كه نميتوانم نگاه كنم، كاغذ را رد كردم به نفر بعدي.
🌿 گفتم: من يك لحظه ديدار علي (علیه السلام) را به هزاران سال زناشويي با اين زن نميدهم.
❄ يك وقت ديدم يك حالت خيلي عجيبي دست داد. شبيه به خواب و بيهوشي. بلند شدم وارد حجرهام شدم.
☀ يك دفعه ديدم يك اتاق بزرگي است يك آقايي نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قيافهاي كه شيعه و سني درباره امام علي(علیه السلام) نوشته در اين مرد موجود است.
💥يك جواني در سمت راستم نشسته بود. پرسيدم اين آقا كيست؟
گفت: اين آقا خود علي (علیه السلام) است، من سير او را نگاه كردم.
✨آمدم بيرون، رفتم همان جلسه، دیدم كاغذ رسيده دست نفر نهم يا دهم، رنگم پريده بود..
🌱 خطاب به من گفتند: آقا شيخ محمد تقي شما كجا رفتيد و آمديد؟ اصرار كردند و من بالاخره قضيه را گفتم ،خيلي منقلب شدند.
🔆خدا رحمت كند آقا سيد اسماعيل (مدير) را خطاب به آقا شيخ حيدر، گفت: آقا ديگر از اين شوخيها نكن، ما را بد آزمايش كردي...
⭐کارهای کوچک را بی اهمیت و پیش پا افتاده نشماریم ...شاید امتحان ما همان باشد..
*کانال ندبه های انتظار*
🆔
Sapp.ir/ale_yaasin سروش
🆔
https://gap.im/ale_yaasin گپ
🆔
eitaa.com/ale_yaasin ایتا
🍃🌹❄🍃🌹❄🍃🌹❄🍃🌹