💎 امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَه، فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» [بحار الأنوار، ج ۲، ص ۳۲] ⬅️خب این سوال پیش می آید که این مسئله چطور است؟ 📝در توضیح باید گفت : 📌اولا انسان با معرفت نفس؛ میفهمد که تنها نیست و در هیمنه قدرت شخص دیگری قرار دارد؛ ضعف خودش را در می یابد و میفهمد هیچ کاری از دستش بر نمی آید. میفهمد که در زیر سایه ی حضرت رب العالمین است که حضوری همه جانبه دارد. مثل نحوه ی حضور خود در بدن، می‌فهمیم چگونه دنیا در قبضه ی رب العالمین است. همین طور که شما دست تان را که تکان می‌دهید، می‌توانید هر انگشتی را جداگانه حرکت دهید و یکی را نیمه باز نگه دارید و یکی را باز کنید و همه ی آن حرکات را به منِ خود نسبت می‌دهید و این نشان می‌دهد مَنِ شما حضوری همه جانبه و همه جایی در بدن تان دارد، حضرت رب انجام می‌شود. 📌 ثانیا : شواهد قرآنی و سیره ی اولیاء الهی علیهم السلام نشان می‌دهد انسان می‌تواند تا مقامی که مظهر نمایش جمال حضرت ربّ العالمین باشد، صعود کند. قرآن می‌فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسمَاءَ کُلَّهَا» خداوند همه ی اسماء را به آدم آموخت و بعد هم او را مأمور کرد که؛ «یا آدَمُ! اَنْبِئْهُمْ بِاَسْمَائِهِمْ» ای آدم! از آن اسمائی که به تو تعلیم دادیم ملائکه را آگاه کن و اسماء آن‌ها را به آن‌ها خبر بده. پس می‌شود طوری زندگی کرد که زندگی ما در این دنیا نمایش اسماء الهی باشد و شناخت نفس نظر به چنین مقامی دارد تا انسان جان خود را مجلای همه ی اسماء الهی بنگرد و از این طریق متوجه پروردگار خود شود. اگر کسی توانست خود را از حجاب‌هایی که مانع نظر به حقیقت انسان است، آزاد کند با حقیقتی از خود آشنا می‌شود که مقام تجلی همه ی اسماء الهی است به همین خاطر است که گفته می‌شود از خود شروع کنید، چون تمام حقایق عالَم در خودتان است. چون حقیقتِ همه چیز را در نزد خود می‌یابد و قرآن را انعکاسی از همان اسماء می‌بیند که بر جانش تجلی کرده، امام صادق علیه السلام در رابطه با تجلی اسماء الهی در قرآن فرمودند: «إنَّ اللهَ تَجَلَّی لِعِبادِهِ فِی کَلامِهِ وَلکِنْ لا یعْلَمُون (لا یبْصرون) » [شرح فصوص خوارزمی، ج ۱، ص ۱۶۶. عبد الرزاق کاشانی، تفسیر، ج ۱، ص ۴] خداوند در کلامش برای بندگان تجلی نموده ولکن آن‌ها نمی دانند یا نمی بینند. حقیقت آن است که دین، قصه ی دانه دانه ی تارهای وجود ماست، دین آمده است که تمام تارهای وجود ما را به ترنّم وادارد. انسان درواقع در دینداری، سمفونیِ کاملِ خودش را اجرا می‌کند و بحث «معرفت نفس» انسان را متوجه این حقیقت می‌کند.پس می‌توان گفت رابطه ای دو طرفی بین خودشناسی و فهم شریعت هست. زیرا از یک طرف «شریعت» مظهر و مذکّر اسماء الهی است و از طرف دیگر جان انسان محل تجلی اسماء الهی می‌باشد. و به همین جهت خداوند نام قرآن را ذکرٌ للعالمین گذاشت زیرا قرآن متذکر همان حقایقی است که در جان انسان هست.یک رابطه ی دوطرفی بین «خودشناسی» و «فهم شریعت» برقرار است که می‌توان گفت رابطه ای است بین اجمال و تفصیل از یک حقیقت، چون انسان در فطرت خود به صورت اجمال همه ی اسماء را دارا است و قرآن که حامل همان اسماء الهی می‌باشد، به عنوان «ذکر» متذکر همان اسماء می‌شود تا انسان از اجمال به تفصیل آید و جنبه‌های بالقوه ی خود را فعلیت بخشد و این است معنی این که گفته می‌شود یک رابطه ی دوطرفی بین «عمل به شریعت» و «خودشناسی» وجود دارد. 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) 🔻@alelm_almasboob