زندهیاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی.. از دیدگاه امام سجاد علیه السلام
از امام زین العابدین علیه السلام در باره ایمان ابو طالب پرسیدند، فرمود: «بسیار جای شگفت است [که از ایمان او سؤال شود]؛ زیرا خداوند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را نهی فرموده بود که اجازه دهد، زن مسلمانی در حباله نکاح شخص کافر بماند. حضرت فاطمه بنت اسد از سبقت جویان در اسلام بود و تا پایان زندگی ابو طالب در حباله نکاح او بود.»
از دیدگاه امام باقر علیه السلام
از محضر امام باقر علیه السلام در باره حدیث مجعول «ضحضاح» پرسیدند، فرمود:«لَوْ وُضِعَ اِیمَانُ اَبُوطَالِبٍ علیه السلام فِی کَفَّةٍ وَایِمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِی الْکَفَّةِ الاُْخْرَی، لَرَجَحَ اِیمَانُهُ؛ اگر ایمان ابو طالب علیه السلام را در یک کفّه ترازو بگذارند و ایمان این مردم را در کفّه دیگر، ایمان ابو طالب بر ایمان همه آنها برتری می یابد.»
و در حدیثی دیگر فرمود: «مَاتَ اَبُوطَالِبِ بْنِ عَبْدُ الْمُطَلِّبُ مُسْلِما مُؤْمِنا وَشِعْرُهِ فِی دِیوَانِهِ یَدُلُّ عَلَی اِیمَانِهِ؛ ابو طالب در حال اسلام و ایمان از دنیا رفت و اشعار او در دیوانش بر ایمان او دلالت می کند.»
آن گاه بیش از 10 دلیل برای ایمان او اقامه می کند.
از این تعبیر امام باقر علیه السلام استفاده می شود که دیوان آن حضرت در عصر امام باقر علیه السلام تدوین شده بود.
از دیدگاه امام صادق علیه السلام
کشّاف الحقایق، امام جعفر صادق علیه السلام بیانات شافیه ای در باره ایمان حضرت ابو طالب علیه السلام فرموده اند که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم: «مَثَلُ اَبِی طَالِبٍ مَثَلُ اَصْحَابِ الْکَهْفِ، اَسَرُّوا الاِْیمَانَ وَاَظْهَرُوا الشِّرْکَ، فَآجَرَهُمُ اللّهُ مَرَّتَیْنِ؛ مثل ابو طالب، مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را پنهان و اظهار شرک کردند؛ پس خداوند به آنها دو پاداش داد.»
«وَاِنَّ اَبَا طَالِبٍ اَسَرَّ الاِْیمَانَ وَاَظْهَرَ الشِّرْکَ، فَآتَاهُ اللّهُ اَجْرَهُ مَرَّتَیْنِ؛ ابو طالب از امام زین العابدین علیه السلام در باره ایمان ابو طالب پرسیدند، فرمود: «بسیار جای شگفت است [که از ایمان او سؤال شود]؛ زیرا خداوند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را نهی فرموده بود که اجازه دهد، زن مسلمانی در حباله نکاح شخص کافر بماند. حضرت فاطمه بنت اسد از سبقت جویان در اسلام بود و تا پایان زندگی ابو طالب در حباله نکاح او بود.»
نیز ایمانش را مکتوم داشت و اظهار شرک کرد؛ پس خداوند به او دو پاداش داد.»
«وَمَا خَرَجَ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی أَتَتْهُ الْبِشَارَةُ مِنَ اللّهِ تَعَالَی بِالْجَنَّةِ؛ ابو طالب از دنیا نرفت تا بشارت بهشت از سوی پروردگار در حقّ او فرود آمد.»
امام صادق علیه السلام به یونس بن نباته فرمود: «مردم در باره ایمان ابو طالب چه می گویند؟» عرضه داشت که می گویند: «در آب کم عمقی از آتش (ضحضاح) است که تا مغز سرش به جوش می آید!!» فرمود: «کَذِبَ اَعْدَاءُ اللّهِ، اِنَّ اَبَا طَالِبٍ مِنْ رُفَقَاءِ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءَ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ اُولَئِکَ رَفِیقا؛ دشمنان خدا دروغ می گویند، ابو طالب از همنشینان پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان است، و آنها چه همنشینان خوبی هستند.»
به امام صادق علیه السلام گفته شد: «آنها می پندارند که ابو طالب کافر از دنیا رفت!!» فرمود دروغ می گویند، چگونه ممکن است او کافر باشد؛ در حالی که می گوید:
«اَلَمْ تَعْلَمُوا اَنَّا وَجَدْنَا مُحَمَّدنَبِیّا کَمُوسَی خُطَّ فِی اَوَّلِ الْکُتُبِ؛
آیا نمی دانند که ما محمد صلی الله علیه و آله را پیامبری یافته ایم همانند موسی علیه السلام که در سرلوحه کتب آسمانی ثبت شده است.»
و در حدیث دیگر دو بیت از قصیده لامیّه آن حضرت را شاهد آورد.
از دیدگاه امام رضا علیه السلام
حضرت عبدالعظیم حسنی به محضر حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام نامه نوشت و از حدیث «ضحضاح» پرسید. آن حضرت در پاسخ نوشت: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم، اَمَّا بَعْدُ فَاِنَّکَ اِنْ شَکَکْتَ فِی اِیمَانِ اَبِی طَالِبٍ کَانَ مَصِیرُکَ اِلَی النَّارِ؛ اگر در ایمان ابو طالب شک و تردید داشته باشی، بازگشت تو به سوی آتش خواهد بود.»
ابان بن محمد به محضر امام هشتم نوشت: «جانم به فدایت، من در باره ایمان ابو طالب به شک افتاده ام.» آن حضرت در پاسخ شبیه نامه فوق را نوشت.
تعبیر سختی که امام رضا علیه السلام در نامه های خود به کار برده است، از آن حکایت دارد که شبهه افکنی در ایمان ابو طالب فقط برای دشمنی با خاندان عصمت و طهارت بود، و از اینرو، امام علیه السلام چنین موضع قاطعی را اتّخاذ کرده است.
از دیدگاه حضرت بقیة اللّه علیه السلام
تشرّفی بسیار جالب و شنیدنی از مرحوم آیت اللّهی، مشهور به «علاّمه بم» در مسجد النّبی نقل شده است که من توفیق دیدار ایشان را نداشتم؛ ولی از یک مسافر بم تق