امان از افراط و تفریط!
✍ روح الله کریمی خویگانی
خانمی در جلسه مشاوره می گفت: کاش شوهرم یک صدم داداشش محبت داشت. داداش ایشان در مهمانی ها آنقدر قربان صدقه خانمش می رود که همگان انگشت حیرت به دهان می گیرند، دست خانمش را می بوسد، بغلش می کند، می بوستش، از گل نازکتر به او نمی گوید...ولی این آقا، دریغ از یک رفتار و گفتار محبت آمیز. سر سفره که من برایش جا باز می کنم، بی اعتنا فاصله می گیرد و به گوشه سفره پناه می برد، خجالت می کشد که مرا به اسم صدا کند، حتی حاضر نیست بچه را از من بگیرد، می گوید من خجالت می کشم...!
در حقیقت این دو داداش هر کدام از یک طرف بام افتاده اند، یکی در افراط و دیگری در تفریط...
اولا هیچ آقا و خانمی حق ندارد رفتارهای عاشقانه شان را در جمع به نمایش بگذارد، به قول یکی از دوستان که نوشته بود:
«به عاشق و معشوق های شهر بگویید دلبری برای یکدیگر را بگذارند به وقت تنهاییشان! خیابان و تاکسی و مترو جایِ دست کشیدن روی اَبرو، گذاشتن سر روی شانه و لمس شال و گیسو و آغوش نیست..! شاید یک نفر چشمانش را بست، شاید یک نفر خاطرش پَر کشید، شاید یک نفر دلش رفت، شاید یک نفر دلش خواست..!».
ثانیاً شایسته نیست هیچ آقا و خانمی در جمع نسبت به همسرش بی اعتنا باشد. مخصوصا مناسب است که آقا، خانم را با احترام صدا کند، سر سفره کنارش بنشیند، بشقاب غذا را بردارد و اول برای او غذا بریزد، بچه ها را مدیریت کند. بعد از سفره خودش در جمع کردن سفره کمک کند، در طول مهمانی به خانم مراجعه کند که اگر کاری دارد که در جمع معذب است برایش انجام دهد و ...
خانم ها معتقدند در چند جا عیار توجه همسرشان مشخص می شود، یکی در مهمانی ها که او را از یاد نبرد، دیگر در موقع برخورد با غریبه ها که با افتخار بگویند، همسرشان هستند.
قاریان افضل ایران