بی شک بیان چنین صحنه هایی از زندگی دختر گرامی پیامبر(ص) و اسوه پذیری از آن حضرت به این معنا نیست که زنان جامعه ی ما، برای پیروی از فاطمه(س) چادر وصله دار به سر نمایند و یا تنها پوست گوسفندی، فرش خانه شان باشد؛ آن چه مهم است درک پیام این رفتارهاست و آن ساده زیستی و وارستگی از دنیاست. امروزه با گسترش وسایل رفاهی و تجملاتی، سطح زندگی افراد تفاوت های بسیاری با هم دارد و چون استفاده ی یکسان و برخورداری از تمامی امکانات رفاهی برای همه مقدور نیست، زمینه بروز ناراحتی ها و تعارض در خانواده ها می شود. تنها راه پیش گیری از این مسایل هم، ساده زیستی و رضایت به داشته هاست. در غیر این صورت موازنه ی دخل و خرج در خانواده به هم می خورد و از نظر اقتصادی اعضای آن به زحمت می افتند.
فاطمه(س) به راستی نمونه ی کامل ساده زیستی و دوری از دل بستگی های دنیوی بود، بنابراین هرگز از سادگی خانه اش شرمگین نمی شد، نسبت به مهریه ی اندکش احساس پشیمانی نمی کرد و در تمام عمر شریفش از کمبودها شکایتی نداشت. در زیارت نامه ی حضرت می خوانیم: یا خلیفة الورع والزهد([33])؛ ای هم پیمان با پارسایی و زهد.
6. تقسیم کار در خانه فاطمه زهرا(س): از ویژگی های خانواده ی متعادل و موفق، تقسیم کار مناسب و منصفانه ی مسئولیت های موجود در خانه و خانواده است. وقتی اعضای خانواده به طور مشترک در کارها و مسئولیت های خانه سهیم باشند، کارها با عدالت توزیع می شود.
تقسیم کار در صورتی بر پایه ی عدالت است که به شئونات و استعدادهای تکوینی زن و مرد توجه شود. در مورد زن، مهم این است که لطافت و ظرافت روحیه ی او، پوشیدگی و دوری نامحرمان و توانایی وی در انجام امور مورد توجه قرار گیرد. در زندگی فاطمه(س) و علی(ع) این تقسیم کار به بهترین شکل صورت گرفته بود. تقسیم کار را پیامبر اکرم(ص) پیشنهاد دادند، تدبیر کارهای منزل بر عهده ی زهرا(س) و اداره ی بیرون منزل بر دوش علی(ع) قرار گرفت.
و آن هنگام فاطمه(س) خوشحالی و رضایت خود را این گونه ابراز داشت: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه مسرور و خوشحال شدم؛ چرا که رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بازداشت.([34])
رفتار با فرزندان
در کنار همسرداری، پرورش روحی و جسمی کودک از مهم ترین وظایف زن در خانواده است. از دیدگاه اسلام فرزند عطیه و موهبتی الهی است. فرزند پاره تن والدین([35]) و گلی از گل های بهشت([36]) و باعث برکت و رحمت([37]) است. پس تربیت و پرورش فرزند و ساختن روح و شخصیت او از وظایف سنگین و مسئولیت های بزرگ والدین است که هرگز آن ها نمی توانند نسبت به آن کوتاهی نمایند.
از سوی دیگر نقش سازنده ی مادر در تعیین مسیر و سرنوشت کودک بسیار در خور توجه و امعان نظر است تا آن جا که نقطه آغازین سعادت و شقاوت انسان ها را دامان مادر و محیطی که مادر مهم ترین رکن آن است، دانسته اند: السعید من سعد فی بطن امه والشقی من شقی فی بطن امه ([38])؛ سعادت و شقاوت انسان در شکم مادرش تعیین می شود.
با توجه به برخوردهای عاطفی و منطقی فاطمه(س) با کودکانش می بینیم که حضرت در پرورش روح و بنیان های شخصیتی فرزندانش به قدری با ظرافت و دقت عمل نمود که هر یک از فرزندان او از بزرگ ترین افراد بشر قرار گرفتند و صفحات بزرگی از تاریخ را ورق زدند و عملاً به الگوها و اسوه های مقاومت، ایثار، صبر و از خودگذشتگی و شجاعت... تبدیل شدند. پس روش تربیتی فاطمه(س) بهترین شیوه و روش برای ساختن نسلی سعادتمند و موفق است، هرچند در شکل گیری شخصیت فرزندان فاطمه(س) عامل وراثت از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما عامل خانواده و شیوه های تربیتی و تعلیم و تربیت زهرا(س) به همراه پدر بزرگوارشان علی(ع) از تأثیر به سزایی برخوردار بوده است.
یکی از نیازهای اساسی کودک محبت و دوست داشتن است. عدم توجه والدین به این نیاز فطری باعث ایجاد کمبودها و مشکلات روانی خواهد شد، یکی از روان شناسان بر این مهم تأکید کرده و می نویسد: چنان چه کودک در اولین سال های زندگی خود از محبت محروم بماند، هسته اصلی و اساسی عصبیّت و بیماری های روانی در وی تکوین می یابد و بعدها در بزر گ سالی منشأ بسیاری از درگیری های عاطفی و اضطراب عمیق در او می شود. ([39]) بر همین اساس بسیاری از نابهنجاری های اجتماعی و بزهکاری های افراد در بزرگ سالی ریشه در خلأ عاطفی و کمبود محبت در دوران کودکی دارد و بیشترین امری که می تواند از نظر روانی این میل باطنی کودک به محبت را ارضا نماید، آغوش گرم مادر است؛ بنابراین اگر بخواهیم جامعه ای پاک و ارزنده داشته باشیم باید نقش اساسی مادران را مورد توجه قرار بدهیم زیرا بیشترین تأثیر را در فرهنگ سازی و ثبات و سلامت شخصیت بر عهده دارند.