📹
#کلیپ_تصویری: «احترام به خواست مادر»
🔻مجموعه
#بنده_خوب_خدا: براساس خاطراتی از سیره و زندگانی آیتالله بهجت قدسسره
▫️ آقا سرش را بالا گرفت و پرسید: «امسال جایی تشریف نمیبرید؟»
▪️ هرسال ماه رمضان به خانۀ مادرش در اردبیل میرفت؛ اما امسال نمیخواست برود.
🔹جواب داد: «انشاءالله قصد دارم قم بمونم و از معنویات اینجا بهرهمند بشم.»
▫️ آقا نگاه نافذی به او کرد: «عوض اون چیزی که میرفتید و بهدست میآوردید، جایگزینش رو در قم دارید؟»
🔹 سرش را پایین انداخت.
▫️ آقا پرسید: «با والده چه کردید؟»
🔹 این را که شنید، فوری سرش را بالا گرفت: «تلفنی راضیشون کردم.»
▫️ آقا: «چطور راضی کردید؟ مثل اون آقایی که میگفت اینقدر کتکش زدم که از ته دل راضی شد؟»
🔹 یاد مادرش افتاد؛ که وقتی شنید قصد ندارد برود، چقدر ناراحت شده بود. با صدای آرامی جواب داد: «انشاءالله راضی شدند.»
▫️ صدای آقا را شنید: «نه، بروید اردبیل.»
🔹 تأکید و اصرار آقا را که دید، بیهیچ تردیدی نظرش برگشت؛ قم نماند.
🎙️(بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان)
📚 در خانه اگر کس است، ص۳۴ (جلد دوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
🏴🏴 الفائزون فی الجنه 🏴🏴
https://eitaa.com/joinchat/807796912C4807fca9a2