ارتداد در جاده خشم
🌱آینده تاریخ بعد از همه جنگها و درگیریها، جنگ عطش است. دعوا بر سر آب. حاکمان ظالم آب را جیره بندی میکنند. مردم را به جان هم میاندازند تا حکمرانی کنند.
🌱بر این اساس داستان «مکس دیوانه۴؛ جاده خشم» جورج میلر، محصول ۲۰۱۵ آمریکا شکل گرفته، فراری دادن چند زن که بنا است مظهر عشق و امید باشند به سوی سرزمین سبز، و سپس تغییر مسیرشان و بازگشتشان به همان نقطه حاکمیت ظالمان، شورش زنانه ای است تا همان جامعه ظلم زده پر از برده و گدا را تبدیل کند به سرزمین سبز و در نهایت مکس قهرمان در میان توده مردم محو میشود.
🌱همه چیز در داستان پر زد و خورد و اکشن جاده خشم ، حول یک نکته شکل گرفته، اینکه امید را نه با فرار از جامعه ظلم زده میشود پیدا کرد که رفتن به سمت یک نقطه تخیلی واهی است و نه با بازگشت به گذشته که یک مرداب متعفن شده است، بلکه باید ایستاد و جنگید و سرزمین سبز را ساخت. این پیام مشترک بسیاری از فیلمهای هالیوود برای مردم معترض و جامعه ملتهب آمریکا است. اما
🌱اما ایده وحید یامین پور در داستان «ارتداد» را دوست دارم با همه اشکالاتش. او فرض میکند سال پنجاه و هفت، مردم یک جا خطا میکردند آن روز تاریخ چگونه رقم میخورد؟ خمینی را میکشتند مثلا بعدش چه میشد؟ بارها دلم میخواست بگویم بیایید بعد از هر جریان اعتراضی، آینده را با این ایده بازخوانی کنیم. فرض کنیم جمهوری اسلامی با همین «شعارهای رضا شاه روحت شاد» و امثال آن نابود میشد. بیاییم قصه بگوییم. تخیل کنیم. ما بعدش چه میشد؟ چه حکومتی برپا خواهد شد؟ آیا سرزمین سبز خواهیم داشت؟ یا بیابان خشک پر از گدایان و برده ها؟ آیا بازگشت به گذشته خواهیم داشت یا آینده ای مبهم؟ آیا دوباره خواهیم ساخت؟ یا دو دستی تقدیم خواهیم کرد؟ خلاصه آنکه اینبار پازل چه کسی را تکمیل میکنیم؟ خمینی را یا محمدرضا را؟
🌱حکومت چه کسانی را در عالم تقویت خواهیم کرد؟ و حکومت چه کسانی را نابود خواهیم کرد؟ آب آن روز جیره بندی میشود یا به همه میرسد؟ گدایان و برده ها به جان هم خواهند افتاد یا کنار هم با محبت و آرامش خواهند بود، دوست دارم آن زمان جملات عدالتخواهانه جماعتی را بشنوم. دوست دارم آن زمان ببینم الواتهای مرفه ما بنا است فریاد روحت شاد را برای چه کسی سر دهند. دوست دارم ببینم اعتراضهای کور از جنس جیغ بنفش که معلوم نیست به جز بیان درد دنبال چیست، چه عاقبتی پیدا میکند؟ اما دوست ندارم آن روز مادر شهیدی زنده باشد که بخواهم ببینمش یا پای صحبتهایش بنشینم.
@ali_mahdiyan