چرا باید از قیامت ترسید؟ متن یادداشت از کتاب «مسطورا» ❤️وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا در این سه آیه سه دلیل برای عمل صالح شده. اول اینکه «علی حبه» دوم اینکه «لوجه الله» سوم اینکه «انا نخاف من ربنا» 🔺حضرت امام ره در کتاب آداب الصلوه خود میفرماید اگر رأس کل خطیئات حب الدنیا است. «ام الطهارات» هم حب الله است. (آداب الصلوه ، امام خمینی ، ص92)تبیین این نکته را در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل داده اند که اساس سلوک انسان را عشق و حب به بینهایت شکل میدهد و‌ انزجار و نفرت از نقصها به تبع آن شکل میگیرد. این باعث میشود انسان از موانع و حجابها و دنیا طلبی عبور کند. 🔺وقتی تعبیر «علی حبه» بیان میشود یعنی یک نوع عقلانیت بر اساس عشق به خدا شکل گرفته که بر اساس اقتضائات آن عمل میشود. قانون عشق ملاک اقدام شده است. همه این عشق و محبت یک سو گیری دارد که همان لوجه الله آن را تقریر میکند. میل به آن حقیقت وجه الله، است که هویت اصلی فعل مومنانه را شکل میدهد. یعنی اخلاص. 🔺بعد ادامه میدهد لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا یعنی هیچ نگاهی به دست این و آن ندارد. کلا با او بسته اند. دلیل این جمله را در عبارت بعدی میگویند که انا نخاف ربنا. یعنی خوف به تبع آن حب شکل میگیرد. عمق این خوف آن حب است. خوف باعث میشود به نقصها و کاستی ها دل نبندیم. این را با یک فعل مضارع به کار برده«نخاف» یعنی مشی ما سبک زندگی ما کلا درش خوف از خدا نهفته. حضرت امام در شرح خود بر فصوص توضیح میدهد که این هویت تنزیهی چیزی است که پیامبران بیش از همه امتهایشان را با آن حرکت میداده اند. اینگونه است که صدق درست میشود. یعنی شخص حقیقتا دل به این و آن نمیبندد و پای عهد خود که زندگی علی حبه و لوجه الله است باقی میماند. آن حب و این خوف اساس حرکت و سلوک انسان را شکل میدهد و دو خلق صدق و اخلاص را میآفریند. 🔺این روح عمل است اما خود عمل چیست؟ دستگیری از مردم. اطعام نیازمندان. یک فعل مادی، دنیایی، اما با آن روح اخلاص. دستگیری و کمک به مردم اما با آن وجه الهی. این جمع دو بال را در زندگی مومنانه زیاد در قرآن شنیده ایم جمع یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون. جمع دو حقیقت رجال لاتلهیهم تجاره و لابیع عن ذکر الله در یک فعل. نه جمع ضمیمه ای و التقاطی بلکه جمع حقیقی روح و کالبد. این است که امام و قبله و سوی زندگی ما را نیز انما ولیکم الله و رسوله و الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکاه و هم راکعون شکل میدهد. 🔺تمدن اسلامی چنین قامتی دارد همان زمان که میجنگد قداست و عرفان کسب میکند و میگوید خانقاه ما تپه های بازی دراز است. همان موقع که آبادانی و سازندگی و کمک اقتصادی میکند اثر روحی و فرهنگی میگذارد مثل جهاد سازندگی. ساختن چنین تمدنی شخصیتهایی مثل حاج قاسم لازم دارد که مکتبشان به تعبیر رهبری مکتب صدق و اخلاص بود. برای ایجاد این دو خلق باید روی عنصر خوف از سر عشق ، تمرکز کرد. اتصال با خوبان در جامعه دینی میتواند این سبک زندگی را گسترش دهد سبک زندگی که به تغبیر رهبری متن تمدن سازی اسلامی است پایان بخش اول از سه بخش @ali_mahdiyan