#روضه_مکتوب(۸)
#شهادت_حضرت_حمزه_ع
#وفات_عبدالعظیم_حسنی_ره
◾️
روضه شب شهادت حضرت حمزه ع
🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰
※ بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※
🔸خطبه:
السَّلامُ عَلیْک یا عَمَّ رَسُولِ الله وَخَیْرَ الشُّهداءِ؛
السَّلامُ عَلیْک یا اَسَدَ اللهِ وَاَسَدَ رَسُولِه.
🔹شعر مقدمه:
تويي كه شير رسول خدايي اي حمزه
تو نيروي سپه مصطفايي اي حمزه
اگر چه سنبل اسلام ذوالفقار علي است
تو هم به تيغ خودت فخر مايي اي حمزه
كمان و تير تو پشت و پناه اسلام است
سپر به پيكر دين خدايي اي حمزه
(عموی پیغمبر بود اما همیشه مثل برادر در کنار ایشان بود چه در زمانی که در مکه بودند چه در زمانی که به مدینه مهاجرت کردند،لحظه ای پیغمبر را تنها نگذاشتند پرچم دار سپاه حضرت بودند.)
به حفظ جان پيمبر هميشه كوشيدي
به پيروان ولا مقتدايي اي حمزه
ز صحنه هاي دفاع تو در نبرد احد
عيان بود كه تو شير خدايي اي حمزه
به غزوه اي كه پيمبر تنش شده مجروح
تو هم به خاك فتاده ز پايي اي حمزه
🔸مقدمه سازی روضه:
همین یکی دوبیت عرض روضه من باشد اسم من و شما هم جزو گریه کنان حضرت حمزه بنویسند چون گریه کن ایشان خود شخص پیغمبرص و حضرت زهراس هستند زائر مزار ایشان صدیقه طاهره س است.
عزیز پیغمبر ص بود،نانجیب ها در جنگ احد ایشان را به شهادت رساندن.
🔹
شعرمرثیه:
تو سيدالشهدايي به قتلگاه احد
به خون نشسته تو از نيزه هايي اي حمزه
دويد خواهر تو از پي جنازه ي تو
رسيد تا كه ببيند كجايي اي حمزه
🔸متن مرثیه:
امام سجادع فرمودند:سه روز در اسلام برما اهل بیت ع خیلی سخت گذشت،
روز اول روز شهادت عموجانم حمزه است،وقتی پیغمبرص آمدند کنار بدن حمزه دیدند بدن را مثله کرده اند گوش هایش را بریده اند،سینه اش را شکافته اند،بدن را قطعه قطعه کرده اند،پیغمبر بادیدن بدن حمزه شروع کردند بلند بلند گریه کردن،یک وقت شنیدن صدای شیون می آید نگاه کردن دیدند خواهر حمزه صفیه دارد می آید لذا پیغمبر ص به زبیر فرمود نگذار صفیه بدن برادرش را ببیند اما زبیر حریف نشد،تا خواهر برسد پیغمبرص عبای خود را روی بدن انداختن تا بدن قطعه قطعه حمزه را خواهر نبیند.
بعد امام سجادع می فرمایند روزی دومی که بر ما اهلبیت سخت گذشت،روز شهادت عموجانم جعفرابن ابی طالب بود که در جنگ موته دستهایش را قطع کردن و او را به شهادت رساندند.
🔹گریز روضه:
امام سجادع به اینجا که رسیدن شروع کردند بلند بلند گریه کردن بعد فرمودند اما روز سوم
لايومَ كَيَومِ الحسينِ،اِزْدَلَفَ اِلَيه ثلاثونَ اَلفَ رَجُلٍ يزَعمونَ أنَّهم مِن هذِهِ الأُمَّةِ، كُلٌّ يتقرَّبُ الَي اللهِ عزَّوجلَّ بِدَمِه!
روزی که پدرم را به شهادت رساندن،روزی که سی هزار نفر پدرم را محاصره کردن،به قصد قربت ضربه می زند.
🔸شعر زبان حال:
فِرقُه بِالسِیُوف فِرقَهُ بِالسَنان
میزدن حسینمو پیاپی و بی امان لاطِماتِ الخُدود چقدر تشنه بود
جدم از عطش میدید آسمونو شکل دود
ای حسین غریب شاه شیب الخضیب چه خبر شده تو مقتل که میاد عطر سیب
این جمله را هم بگویم همه شهدا اموات فیض ببرند،
نوشتند بدن حمزه را باعزت و احترام دفن کردند دیگر به بدن ایشان بعد از شهادت جسارت نکردن،دیگر سر از بدن ایشان جدا نکردن،دیگر مقابل چشمان همسر و فرزندانش با چوب خیزران بر لب و دندانش نزدن دیگر خواهرش سر روی نیزه برادر را ندید اما.
سری به نیزه بلند است، در برابر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب
هرکسی برات کربلا می خواهد صدا بزند حسین جان حسین جان.
🔹شعرپایانی
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
🔸منابع:
_اعیان الشیعه ج۶ص۲۴۶
_مسکن الفواد شهید الثانی ص۷۱
_السیره النبویه ج۲ ص۳۷۸
_
معالی السبطین ج۲ ص۱۵۶
⭐پخش محتوای کانال با ذکر منبع بلامانع است.
❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌
👇👇👇👇👇
@ali_mandehifard