🏴 🏴 🏴 🏴 🏴
فی سبیل الله تعالی ...
... الی مولانا الحسین ع
♦️
خاطرات سفر آسمانی اربعین (۳)
♦️♦️♦️
"زینب" ای دشمن سیاهی و شب
نام زیبای توست بر هر لب
"قطره" با "رود" می شود "دریا"
اربعین، "بیعت" است با "زینب"
☘☘☘
دیشب، بلافاصله پس از نماز مغرب به جاده زدیم. در ساعات اوج شلوغی. عموما ترجیح می دهند که شبها حرکت کنند تا گرما کمتر اذیت کند. تا ساعتی قبل از اذان صبح پیاده روی شد. خستگی چندانی نداشت. به دلیل استراحت های بین راهی و اينکه به دلیل کثرت جمعیت باید آرام و همراه با موج مردم حرکت کرد.
و عجیب است حکایت پذیرایی عراقی ها. چنان غرق در کار خود هستند که اصلا به صورت مهمان نگاه نمی کنند. فقط کار و کار و کار. آن هم کار پر حجم و طاقتفرسا و شبانه روزی. آنقدر در کار خود جدی هستند که گویا مزد گرفته و موظف به کار هستند. الله اکبر. مانند برخی از مواکب ایرانی به دنبال "کار فرهنگی" نیستند!!
و کدام فرهنگ و فرهنگ سازی بالاتر از "ایثار" برای امام حسینی که هر چه داشت برای خدا "ایثار" کرد.
بازار ماساژ هم داغ است. و گروهی عراقی و ایرانی، زائران را داوطلبانه ماساژ می دهند برای رفع خستگی. صحنه های زیبایی است از ایثار و اخلاق.
باری، با گرم شدن هوا عموما به مواکب پناه می برند برای استراحت. پسرها که این روزها خیلی خواب و استراحتشان کم شده است و کم کم خسته می شوند موکبی عربی برای استراحت پیدا کرده اند.
الان بعد از ظهر (نهار) است. حدود ۲۵۰ نفر مرد اصفهانی و همدانی و شیرازی و مخصوصا آذری زبان و ... در گرمای این سالن مشغول استراحت هستند. در ایران خودمان نمیشه همچین صحنه ای دید و اینها همه کیمیای حسین ع است.
یا حسین
♦️♦️♦️♦️
""فُرادا""
(دلنگاره ها و دستنوشته های علی اکبر قیومی)
◀️ لطفا از طریق لینک زیر به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/aliakbarghayyoomi
🔹🔹🔹🔹🔹