سائلی بر لب خود ذکر خدایا دارد کرمت را دل بیچاره تمنا دارد تو همان رب کریمی که همه میدانند با گنهکار گرفتار ، مدارا دارد ناله عبد گنهکار و نگاه  لطف و کرم هر شبت ای  یار تماشا دارد این چه ماهیست که حتی دل آلوده ی من هوس رفتن تا عرش معلا دارد دست پر آمده ام ، بار گنه آوردم چه کسی محضر تو قدرت حاشا دارد ؟! صید دنیا  نشود نوکر حیدر هرگز که هوای دل ما را خود مولا دارد هر که در خانه ی ارباب بیاید مردم کی بدل واهمه از موج بلایا دارد ؟!! از نمازم همه دم بوی حسین می آید چونکه  سجاده ی من تربت اعلا دارد یاحسن گفته ام و پیش کریم آمده ام ذکر زیبای حسن معجزِ عیسی دارد ....‌‌ جان عالم بفدای دل بی تاب حسن در دلش روضه ی نا خوانده ی زهرا دارد هر سر موی سفیدش بخداوند قسم خبر از قصه ی آن کوچه غم ها دارد کوچه و مادر و ضرب لگدِ آن نامرد من بمیرم برایش بخدا جا دارد