خون و باروت و هراس و انفجار آورده است شعله‌ی سرکش ببین با خود شرار آورده است هر نسیمی رد شده از شیون پروانه‌ها بوی خون از زلف‌های بی‌قرار آورده است این خزان با تو چه کرده باغبان، که در بهار جای زیتون باغ سبز تو انار آورده است آینه! با چفیه رویت را بگیری بهتر است گردباد حادثه با خود غبار آورده است باز کن آغوش دشتت را فلسطین عزیز دامن مادر برایت لاله‌زار آورده است سنگِ غیرت تا که افتاده میان مشت‌ها کودکان را مرد جنگاور به بار آورده است ✍فرزانه قربانی @alikhanabadi