17.83M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🎥 🚩 صراط‌المستقیم به خاک افتاده دید اصحاب و یاران قدیمش را از آن سو شمرها دیدند احوال وخیمش را نگاهی کرد این سو، دید اکبرهای اصغر را کمی هم آن طرف‌تر مجتبی‌های کریمش را در این سو مشک، آن سو دست، آن سوتر علم در دست که پاشیدند در میدان علمدار حریمش را در آغوشش کشید و یک به یک بوسید طفلان را همان طفلان بی‌سامان بعد از این یتیمش را به میدان زد، یکی بود و به جنگ لشکری آمد چنین پیمود بی‌پروا صراط‌المستقیمش را به دشت کربلا تحریف شد قرآن که از والفجر جدا کردند بسم الله رحمن الرحیمش را چنان بر قامت قرآن بی‌سر تاختند آخر که پاشیدند از هم یا و سین و حا و میمش را eitaa.com/alisalimian_poem