🔸
در حسرت بهار
در حسرت بهار دلانگیز زندگی
اینک رسیدهایم به پاییز زندگی
ویرانهایست مانده به جا از غرور ما
بعد از هجوم لشکر چنگیز زندگی
دیر آمدی و طایفه ظلمتپرست شد
ای عشق! ای طلوع سحرخیز زندگی!
دل بستهایم و حیف که راه گریز نیست
از مرگ، این حریف گلاویز زندگی
پلکی به هم زدیم و به پایان رسید کار
این بود ماجرای غمانگیز زندگی
با هر نفس به حادثه نزدیکتر شدیم
ما ماندهایم و فرصت ناچیز زندگی
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem