من نباشم میخوام دنیاتون نباشه
نقل شده فردی که سوء سابقه داشت خواست وارد آبادی شود، گفت اگر من را راه ندید با شما همان میکنم که با آبادی قبل کردم.
مردم که با اکراه راهش دادند، پرسیدند حالا با آنها چه کردی، گفت: اونجا را ترک کردم اومدم اینجا.
حالا باغی انقلاب محمدخاتمی در سیاههای گفته:
«..در صورتیکه انتخابات سالم و رقابتی باشد و انتخاب کننده مردم باشند نه حاکمان. گشاینده راه به سوی آیندهی بهتر است..»
این ادبیاتِ مملو از نا امیدی از کسی صادر میشود که دو دوره خودش و چند دوره همفکرانش بر مسند بالاترین مقام مدیریت اجرائی کشور قرار داشتند. اما متاسفانه اقبال مردم به شعارهای انقلاب را، مصادره به مطلوب کرده و دچار خطای راهبردی شده و وهم برش داشته مردم به او اقبال داشتند نه مسائل نظام. او فکر کرده مردم از اصول، مبانی و دفاع از نظام اسلامی شانه خالی میکنند؟!.
او در بخشی دیگر می گوید: «ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎور ﺑﻮده و ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﻮاره ﺑﺎﯾﺪ در ﮐﻨﺎر ﻣـﺮدم و ﺑـﺎ ﻣـﺮدم ﺑود و ﺧﯿﺮ و ﺻﻼح آﻧﺎن را خواست..».
تناقضات او مرغ پخته را هم به خنده میاندازد، ظاهرا فراموش کردند در سال ۱۳۸۸، رای جمهور و ملت و به قول خودش «مردم»، را با حربه تقلب ابطال کردند و جامعه را به چالش کشیدند!. او خودش را به فراموشی زده که جزو اولین افرادی بود با آنکه هنوز شمارش آراء شروع نشده بود، به میرحسین دروغ بزرگ تبریک پیروزی را داد.