✅ خاطره ای از یکی از شاگردان برجسته استاد
مرحوم علامه نمىتوانست دوستانش را در خانه پذيرايى كند، چون از نظر امكانات بسيار محدود بود. اوايل آشنايى با استاد از رفتارشان خيلى تعجب مىكردم گاهى مجبور مىشدم به خاطر پاسخ گرفتن سؤالاتى كه برايم پيش مىآمد، خدمت استاد در منزلشان شرفياب شوم. ايشان در حالى كه جلوى درب منزل مىآمدند، دو دست خود را بر دو طرف درب گذاشته، سرشان را بيرون مىآوردند و به سؤال من گوش مىدادند و پاسخ مىگفتند. گاه اين سؤال برايم مطرح مىشد كه چرا استاد از من نمىخواهند كه داخل منزل بروم. بعدها كه آشناييم با ايشان افزايش يافت و گاهى كه اتفاق مىافتاد مىتوانستم داخل منزلشان بروم، متوجه موضوع گرديدم. خود ايشان مىفرمود: «اگر من كار كنم و روزى سه تومان مزد بگيرم برايم گواراتر است از اينكه به خانه كسى بروم و اظهار حاجتى كنم و وابستگى به بيتى و شخصيتى پيدا كنم».
📚 تماشای فرزانگی و فروزندگی، مصباح یزدی
________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880