🌺تفسیر آیه9⃣3⃣ سوره
#النجم از تفسير شریف المیزان
🔰و ان ليس للانسان الا ما سعى9⃣3⃣
🔸راغـب مـى گـويد: كلمه
#سعى به معناى راه رفتن تند و سريع است ، اما نه به حدى كـه دويـدن بـر آن صـدق كـنـد، ولى در مطلق جد و جهد در هر كارى چه خير و چه شر نيز اسـتـعـمـال مـى شـود، از آن جـمـله در قرآن آمده: (و سعى فى خرابها) كه البته بايد اضـافـه كـنـيـم كـه اسـتـعـمـالش در جـد و كـوشـش در هـر كـار استعمال لغوى نيست، بلكه استعاره اى است.
و لام در كـلمـه
#للانـسـان لام مـلك حـقـيقى است، مانند ملكيت انسان نسبت چشم و گوش و سـايـر اعـضـايـش، نـه مـانند ملكيتش نسبت به خانه و فرش كه ملكيتى است اعتبارى و به مـعـنـاى جـواز تـصـرف. و چـون انـسـان مـلكـيـت حـقـيـقـى، مـالك اعـمـال خـويـش اسـت پـس مـادامـى كـه انـسـان هـسـت آن عـمـل هـم هـسـت، و هـرگـز بـه طـبـع خـود از انـسـان جـدا نـخـواهـد شـد، بـنابراين بعد از انـتـقال آدمى به سراى ديگر، تمامى اعمالش چه خير و چه شر چه صالح و چه طالح با او خواهد بود، ايـن مـعـنـاى مـلك حـقـيـقـى اسـت، و امـا آنـچـه كـه انـسـان مـلك خـود مـى پـنـدارد، مال و فرزندان و زخارف و زينت هاى زندگى دنيا و جاهى كه در ظرف اجتماع از آن خود مى داند، و رابطه اى ميان آنها و غير خود نمى بيند، هيچ يك از اينها ملك حقيقى آدمى نيست (چون قـوام هـسـتـيـش به هستى آدمى نيست، فرش مى سوزد صاحبش همچنان هست، صاحبش مى ميرد فـرش هـمـچنان هست)، بلكه ملكى است وهمى و اعتبارى (كه زندگى در اجتماع ناگزيرش كـرده چـنـيـن رابطه هايى را قائل شود) و اين ملك تا دم مرگ با آدمى هست، همين كه خواست به دار الخلود و عالم آخرت منتقل شود به دست ديگرى مى سپارد.
پس معناى آيه چنين شد كه: هيچ انسانى هيچ چيزى را به ملكيت واقعى مالك نيست، تا اثر آن ملكيت كه يا خير است يا شر يا نفع است يا ضرر عايدش شود، مگر آن عملى را كه كرده و جـد و جـهـدى كـه نـمـوده، تـنـهـا آن را دار است، و اما آنچه ديگران كرده اند اثر خير يا شرش عايد انسان نمى شود.
ايـن كه در بالا گفتيم: (و هرگز به طبع خود از انسان جدا نمى شود) براى اين بود كـه مسأله شـفـاعـت را اسـتـثـنـاء كـرده بـاشـيـم، هـر چـنـد كـه شـفـاعـت هـم بـاز اثـر اعـمـال خـود آدمـى اسـت، چـون شـفـاعـت از آن گـنـهـكـاران ايـن امـت اسـت كـه بـا سـعـى جـمـيـل خـود در حـظـيـره ايـمـان بـه خـدا و آيـاتـش وارد شـده انـد و اگـر مـومـن نـمـى شدند مـشـمـول شـفـاعـت نمى گشتند. و همچنين بهره مندى انسان بعد از مردنش از استغفار مؤمنين و اعـمـال صـالح و خـيـراتـى كـه بـرايـش مـى فـرسـتـنـد آن نـيـز مـربـوط بـه سـعـى جميل خود آدمى است، كه در زندگى داخل در زمره مؤمنين شد، و سياهى لشكر آنان گرديد، و ايـمـانـشـان را تأييد كـرد، و اثـرش ايـن شـد كـه هـر چـه عمل خير كردند، او نيز به قدر دخالتش سهيم گرديد.
و هـمـچـنـيـن كـسـانى كه در زندگى سنت حسنه اى باب مى كنند و مى روند. و مادامى كه در روى زمين اشخاص به آن سنت عمل مى كنند او نيز شريك است، كه فرمودند: (من سن سنه حـسـنـه فـله ثـوابـهـا و ثـواب مـن عـمـل بـهـاو مـن سـن سـنـة سـيـئه كـان له وزرهـا وزر مـن عمل بها الى يوم القيامه ).
بـراى ايـن كـه بـر حـسـب فـرض شخص باب كننده از همين جهت كه سنتى را باب كرده در عمل ديگران سهيم است، (چـون اگر او آن عمل را باب نمى كرد، ديگران هم آن را انجام نمى دادند، و يا كمتر انجام مـى دادنـد)، هـمچنان كه در تفسير آيه (و نكتب ما قدموا و اثارهم) نيز گذشت، و همچنين در تـفـسـيـر آيه (و ليخش الذين لوتركوا من خلفهم ذرية ضعافا خافوا عليهم ) و در تفسير آيه (ليميز الله الخبيث من الطيب ) گفتار نافعى در اين مقام گذشت.
_________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a