🔴 اعتنا به كتب متقن درسى حوزه
♦️ هراس استعمار از طلّاب عميق و بصير و روشنضمير
ايشان روش تعليموتعلّم متداول در سالهاى اخير را در حوزهها صحيح ندانسته و مىفرمودند: «اين طريق، عالم نحرير و حاذق و متضلّع تربيت نمىكند.» و به همان منهاج أصيل و قويم علماء محقّق و ربّانى سفارش مىنمودند؛ زيرا كتابهايى كه بزرگان ما در حوزههاى علميّه از ديرباز بر قرائت و تدريس آنها مداومت مىنمودند، هر يک از بهترين و نافعترين مصنّفات و مؤلّفات و شروح در موضوعات خود مىباشند، به گونهاى كه علاوه بر مطالب عميق و نكات فراوان، جواهر علوم و فرائد فنون كتب پيشين را نيز درون خود گنجاندهاند. و بزرگان ما بر اين معنا بخوبى واقف بودهاند كه اين كتب به واسطهٔ سبک عالمانه نگارش و تأليف، علاوه بر اين كه عالمانى محقّق و مدقّق تربيت كرده و میكند، حلقهٔ اتّصال علمى نسل حاضر را با علوم سابقين كاملاً حفظ نموده و سير و تاريخ اين علوم را براى هميشه زندهنگهمىدارد. همچنين اين كتب كيفيّت انشاء و اسلوب علمى را در شرح و تقرير و تفسير كلمات علماء به متعلّم آموخته و به وى تعليم مىدهد كه چگونه در مقدّمات استدلال و شكل قياسات آن تأمّل نموده و آنها را نقد يا تأييد كند و بالجمله در لابلاى مطالب، خواننده را با فوائد و نكات بسيارى آشنا نموده و مهارتهاى فراوانى را در او ايجاد میكند؛ لذا براى تغيير آن كتب به روشى كه فعلاً متداول است ضرورتى نمىديدند، خصوصاً اگر برخى از بزرگان و اسطوانههاى علمى بر آن كتب شرح و حاشيه نگاشته و نظرات بديع و نقد و تزييف خود را در آن بيان نموده بودند.
ارزش شرح شافيه رضىالدّين استرآبادى بر مقدّمهٔ ابنحاجب در صرف و شرح كافيهٔ اين اديب بارع و خوشذوق شيعه بر مقدّمهٔ ابنحاجب در نحو، ارزش مغنىاللبيب ابنهشام أنصارى با شواهد آن، ارزش و قيمت شرح عالمپرور مطوّل ملّاسعدالدّين تفتازانى بر تلخيص المفتاح و كتابهايى از اين دست كه امروزه فقط در كتابخانهها يافت مىشود و گردوغبار نسيان بر آنها نشسته است، زمانى روشن میگردد كه طلبه در تفسير آيات قرآن كريم يا در فهم كلمات أميرالمؤمنين علىّبنأبىطالب عليهالصّلوهوالسّلام وارد شود؛ و نيز هنگام فهم و توضيح معانى عاليهٔ عرفانيّه از تائيهٔ ابنفارض مصرى، و در دفاع و حراست از ادبيّات غدير و استدلال به كلمات حسّانبنثابت و سيّد اسماعيل حميرى و شيخ كاظم ازرى و ديگران در إثبات ولايت أميرالمؤمنين و بيان مناقب و فضائل آن حضرت، معلوم میگردد.
بارى، ما بايد در تعيين و تربيت أساتيدى كه از عهدهٔ تدريس اين كتابها بهخوبى برآيند سعى و دقّت كنيم، و در جذب و گزينش جوانان متعهّد و خوشذهن و خوشفهم و متخلّق و با إخلاص بكوشيم، و زمان را درست و صحيح مديريّت كنيم كه عمر و اوقات اين جوانان را كه از بلاد دور و نزديک به سوى حوزهها گسيل مىشوند بيهوده تلف نكنيم؛ نه اينكه اين كتابها را كنار زده و بجاى آنها، كتابهايى سطحى و با انشائى ضعيف بياوريم كه نوعاً حاصل تقطيع و مثلهكردن عبارتهاى همان كتب سابق مىباشند، به گونهاى كه در بعضى موارد چنان تقطيع شده است كه حتّى از افادهٔ أصل معنى و مراد نيز قاصر است، و با نام تلخيص و تحرير و... بدست طلّاب جوان بدهيم و در نتيجه آنان را با همان أذهان بسيط و ساده و عرفى كه وارد حوزه شدهاند در جامعه براى تبيين و تبليغ معارف إلهى روانه كنيم.
علامه والد رحمةاللـهعليه مىفرمودند: مرحوم آيتاللـه بروجردى رضواناللـهعليه از مرحوم سيّد حسن مدرّس رحمةاللـهعليه سؤال مىكنند: من چه كنم تا خدمتم در دين مؤثّر باشد؟
ايشان در پاسخ انگشتان مسبّحه (سبّابه) دو دست خود را بلند میكند و هِىْ بالا مىبرد و پايين مىآورد و میگويد: طلبه! طلبه درست كن! استعمار از هيچ نيرويى همچون همين طلبههاى ألِفقَد نگران نيست.[۱]
و البتّه معلوم است كه تمام هراس و دلهرهٔ استعمار و استعمارمآبان از طلبههاى الفقدّى است كه در آينده دينشناسانى عميق و توانا و مسلّط بر همهٔ أبعاد شريعت گرديده و توان استنباط أحكام الهى را از كتاب و سنّت داشته و بر نقد آراء باطلهٔ مخالفين و نشاندادن نقاط ضعف آن قادر باشند، تا با ضميرى روشن و نورانى و فكر و بصيرتى عميق وارد جامعه شده و مردم را به سوى سبل سلام هدايت كنند و با دستگيرى از آنان، جامهٔ تقوا و عزّ و وقار را بر تن آنها پوشانده و در مواقع فتنه و مهالک روزگار با بصيرت نافذ خود مردم را از خطر سقوط در درّههاى انحطاط و گمراهى برهانند و سياستهاى مزوّرانه و توطئهٔ دشمنان را، نقش بر آب و خنثى كنند؛ نه آن طلبههايى كه بدون جامعيّت و إحاطهٔ كامل بر أبعاد گوناگون شريعت و بدون عمق و دقّت، به تبليغ دين مىپردازند و نمىتوانند چهرهٔ زيباى دين را آن گونه كه هست، نشان دهند.
📚 نورمجرد، ج۱، ص۱۳۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. نورملكوتقرآن، ج۲، ص۳۱۰.
🆔
@allame_tehrani