🔴 تأکید علامه طهرانی بر ضرورت همراهی عرفان الهی با علوم ظاهری
و در ضرورت اتّصاف طلّاب به كمالات معنوى و إشراب از عرفان الهى و رسيدن به علوم حقيقيّه و روشنى دل و بصيرت باطنى - علاوه بر داشتن تخصّص در علوم رائج حوزوى - و عدم اكتفا به علوم ظاهرى بدون رسيدن به توحيد و حقيقت بندگى و عبور از حجابهاى ظلمانى و نورانى؛ بحث مفصّلى را با استناد به آيات و روايات مطرح نموده و نهايةً در جمعبندى كلام به لزوم وجود مربّيانى الهى و ملكوتى در حوزهها كه جامع بين ظاهر و باطن باشند اشاره میفرمايند:
« ... چنين فقيهانى كه جامع بين علم ظاهر و باطن و ميان علم و عمل هستند بايد مربّى طلّاب و حوزهها باشند. آنها علم حقيقى را از جانب حضرت ربّ مىگيرند و بر متعلّمين پخش مىكنند.
شبها در محراب عبادت قيام دارند و با پاى محكم و استوار به كرنش و نيايش به درگاه حضرت معبود، دلهايشان مجذوب جذوات إلهيّه و سبحات ربّانيّه میشود، و روزها آنچه را گرفتهاند پس میدهند و در اين عالم وسيع شنا مىنمايند و به عالم وجود إفاضهٔ فيض مىنمايند:
إِنَّ نَاشِئَةَ الَّيْلِ هِىَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً* إِنَّ لَكَ فِى النَّهَارِ سَبْحاً طَوِيلاّ.[۱]
«تحقيقا آنچه در شب مىرسد، براى تو گامى استوارتر و گفتارى پايدارتر است. و تحقيقاً از براى تو در روز مجال واسعى است كه در اين عالم كثرات شنا كنى (و آنچه را در شب گرفتهاى، در روز مصرف نمائى).»[۲]
و در لزوم پرورش مجتهدانى قوى و كارآمد كه در اوج علم و عمل، و متخصّص در علوم حوزوى و متّكى به ملكوت أعلى، و جامع بين ظاهر و باطن باشند، كه فتاوايشان از قوّت ظاهرى و باطنى برخوردار باشد، به استناد ادلّهٔ قرآنى و روائى میفرمايند:
«بنابراين، اجتهادى كه فقط از روى قواعد صورت گيرد اجتهادى فرمولى میباشد. اين اجتهاد همچون ناودان است كه آب حيات نيست. اگر هم آبى فرضاً در وى جارى گردد و حكمْ مطابق با واقع درآيد، ظرف و وسيله براى گذر آن آب حيات بوده است. و خداى ناكرده اگر اين ناودان شكسته و پاره شود خرابىهاى آن بىشمار است.
مولانا در دفتر پنجم مثنوى گويد:
علم چون در نور حق پرورده شد
پس ز علمت نور يابد قوم لُدّ
هر چه گوئى باشد آنهم نور پاک
كاسمان هرگز نبارد سنگ و خاک
آسمان شو ابر شو باران ببار
ناودان بارش كند نبود بكار
آب اندر ناودان عاريّتى است
آب اندر ابر و دريا فطرتى است
فكر و انديشه است مثل ناودان
وحىِ مكشوف است ابر و آسمان
آب باران باغ صد رنگ آورد
ناودان، همسايه در جنگ آورد[۳]
و همچنين در دفتر دوّم گويد:
علم تقليدى بود بهر فروخت
چون بيابد مشترى خوش بر فروخت
مشترىّ علم تحقيقى حق است
دائما بازار او با رونق است
لب ببسته مست در بيع و شرى
مشترى بىحد كه اللّٰهُ اشْتَرَىٰ
درس آدم را فرشته مشترى
محرم درسش نه ديو است و پرى
آدم أنبِئْهُمْ بِأَسْما درس گو
شرح كن أسرار حق را مو به مو[۴]
📚 آیتِ نور، ج۱، ص ۴۰۵ تا ۴۰۷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- آيهٔ ۶ و ۷، از سورهٔ ۷۳: المزّمّل.
۲- نگرشى بر مقالهٔ بسط و قبض تئوريک شريعت»، ص۱۲۶
۳- «مثنوى» ملّا جلالالدّين رومى، طبع ميرخانى، ج۵، ص۴۸۵، سطر ۲ تا ۴؛ و از طبع ميرزا محمودى: ص۴۹۸، سطر ۱۲ تا ۱۴.
۴- مثنوى»، ج۲، ص۱۸۵، سطر ۲۲ و ۲۳
🆔
@allame_tehrani