🔹كلمۀ لا إلـٰهَ إلّا الله، مركّب از نفی و إثبات نيست
امّا در هر عصر و زمانی افراد معدودی از كلمۀ توحيد:
لَا إلَـٰهَ إلّا اللهُ بهرمند شدند، و اين برائت از آلهۀ غير خدا را در صُقع نفوسشان و قلوبشان و سرّشان جای دادند؛ و بقيّه راه تخلّف پيش گرفتند. برائت از خدايان غير خدا، معنی و مفهوم كلمۀ توحيد:
لَا إلَـٰهَ إلّا اللهُ است. زيرا معنی
لَا إلَـٰهَ إلّا اللهُ اين است كه: خدائی جز او نيست، و خدای غير از او نيست؛ نه آنكه خدايانی نيست، و خدا هست. همچنانكه بعضی از درويشان گويند كه اين كلمه مركّب از نفی و اثبات است: با
لا إلَـٰهَ نفی همۀ موجودات میشود، و با
إلّا اللهُ اثبات حقيقت وجود برای حضرتش میگردد. اين استدلال در صورتی تمام بود كه لفظ جلالۀ الله منصوب باشد، كه معنی او استثناء باشد.
وليكن اينطور نيست. لفظ جلالۀ الله مرفوع است بنابر بَدَليّت از محلّ اسم لا كه مرفوع است. يعنی خدای غير خدا نيست. آلهۀ غير خدا نيست.
معبودی جز الله نيست.
بدل، از حالات و طواری مُبدَلٌ منه است. يعنی خدائی كه صفت غير الله بودن را داشته باشد نيست. در اينجا إلّا به معنی غَيْر است. و علامت رفع او كه در محلّش میباشد، در خود مستثنی كه الله باشد ظاهر شده است. و نحويّون گفتهاند: در استثناءِ با غير، خود غير إعراب بدليّت را بخود میگيرد، و در استثناءِ با إلّا ما بعد إلّا آن اعراب را میپذيرد. میگوئی:
لَا إلَـٰهَ غَيْرُ اللهِ و
لَا إلَـٰهَ إلّا اللهُ؛ كه در اوّل لفظ غير بنا بر بدليّت مرفوع است، و در ثانی لفظ الله بنابر بدليّت. و در هر دو حال، خبر
لا إلَـٰهَ، «مَوجودٌ» محذوف است.
بنابراين كلمۀ
لَا إلَـٰهَ إلّا اللهُ برای اثبات خدا نيست؛ برای نفی آلهه و خدايان غير اوست. بهمين جهت آن را
كلمۀ توحيد گفتهاند.
📚 نور ملکوت قرآن، ج۴، ص۱۹۶
🆔
@allame_tehrani