🕌
سیرۀ علّامه طهرانی در زیارت مشهد مقدّس
برنامۀ ایشان این بود که هر روز به زیارت مرقد مطهّر حضرت علیّ بن موسی الرضا علیهالسّلام مشرّف شوند؛ مگر اواخر که به علّت کهولت سنّ، برخی روزها مشرّف نمیشدند و فرموده بودند: هر روز دنبال من بیائید اگر حالم مقتضی بود همراه شما میآیم.
در طول سال معمولاً بینالطّلوعین و در ماه رمضان معمولاً برای نماز ظهر و عصر مشرّف میشدند.
قبل از تشرّف حتّیالمقدور غسل نموده و ما را هم امر میکردند که اگر مشکلی نیست برای زیارت غسل کنیم. فتوایشان هم این بود که با غسل زیارت میتوان نماز خواند، به شرط آنکه انسان مشرّف شود و زیارت کند.(۱)
مقیّد بودند تا جائیکه میشود حتماً پیاده به حرم بروند، به جز دو سال آخر عمرشان که پیاده رفتن برایشان سخت شده بود و با ماشین خدمتشان رسیده و حرم مشرّف میشدیم.
میفرمودند: سواره مشرّف شدن خلاف أدب است. به کسانی که راهشان دور بود میفرمودند تا نزدیک حرم با وسیلۀ نقلیه بیایند و از حدود میدان شهدا مثلاً پیاده مشرّف شوند و اگر با دوچرخه هستند دوچرخه را دستشان بگیرند و در برگشتن سوار شوند.
میفرمودند: انسان وقتی به محضر امام علیهالسّلام مشرّف میشود باید به عظمت مقام آن حضرت توجّه داشته باشد و حرمت زیارت و آن مکان مقدّس را حفظ نماید. باید هنگام تشرّف بهترین لباس خود را بپوشد و عطر بزند و آراسته و منظّم مشرف شود؛ مانند وقتی که به محضر بزرگی میرود و بهترین لباس را میپوشد و خود را آراسته مینماید.
خود ایشان هم بهترین لباسهای خود را هنگام زیارت میپوشیدند و عطر استعمال مینمودند.
گاهی برخی افراد را در حرم میدیدیم که لباسی غیرمناسب پوشیده و برای پوشاندن آن، یک عبا بر دوششان انداختهاند و به حرم مشرّف شدهاند.
میفرمودند: آیا این افراد هنگامی که به میهمانی میروند هم همینطور لباس میپوشند؟ آیا این طرز لباس مناسب حرمت حرم حضرت است؟ انسان باید لباس رسمی خود را بپوشد و بعد اگر خواست روی آن عبا نیز بیاندازد چه بهتر.
میفرمودند: در طول مسیر زیارت باید با سکینه و وقار و با حال توجّه و خضوع حرکت نمود. انسان نباید در مسیر به مغازههای اطراف و بازار و افرادی که در حال تردّد هستند توجّه نماید و با کسی صحبت کند بلکه باید حال حضور قلب را در خود حفظ نموده و به ذکر و توجّه مشغول باشد.
وقتی در محضرشان پیاده مشرّف میشدیم اگر کسی در مسیر میآمد و مطلبی داشت و صحبتی میکرد اگر مثلاً حقیر خدمتشان بودم، به آن شخص میفرمودند: به ایشان بگویید (و به حقیر اشاره میکردند) و وقتی که وارد حرم میشدند دیگر مطلقاً با کسی صحبت نمیکردند مگر آنکه کسی سلام کند و جواب دهند و به طور کلّی محو در حضرت رضا علیهالسّلام بودند.
در طول مسیر که خدمتشان حرم مشرّف میشدیم و همینطور در دیگر مواقع که در خدمتشان پیاده حرکت میکردیم، مواظب بودند که مبادا ما عقبتر حرکت کنیم و به محض آنکه کمی عقب میرفتیم فوراً میفرمودند: بیائید جلو و کنار من حرکت کنید. و این معنی برای ما بسیار سخت بود؛ چون هم حقّ پدری و هم رعایت أدب نسبت به مقام ملکوتی ایشان اقتضا میکرد که عقبتر حرکت کنیم و بدون اختیار کمی از ایشان فاصله میگرفتیم و ایشان باز تذکّر میدادند و این مسأله گاه مکرّر اتّفاق میافتاد.
بارها میفرمودند: خداوند بندهای را که جلو راه برود و دیگران پشت سرش حرکت کنند دوست ندارد و سنّت آنستکه همه با هم حرکت کنند و کسی به جهت بزرگی و سَروَری مقدّم بر دیگران نباشد.(۲)
⬇️
ادامه در پست بعدی... ⬇️
🆔
@allame_tehrani