تبديل شدن قلب مؤمن به عرش رحمان و اهميت آن 🟢🟣اگر کسي از اين «معارج» که «الصلاة مِعراج المؤمِن‌»[21]است قدم به قدم بالا رفت ـ اينکه گفتند «قربةٌ إِلی الله‌» همين است که قدم به قدم انسان بالا مي‌رود ـ ترقي مي‌کند تا اين «معارج» را يکي پس از ديگري طي مي‌کند و به عرش الهي نزديک مي‌شود که از آن به بعد بعضي از قلوب هستند که «قلب المؤمِنِ عرش الرحمان‌».[22] در روايات دارد که اگر کسي مؤمني را برنجاند و آبروي او را ببرد عرش خدا به لرزه در مي‌آيد؟! آن عرش ﴿الرحمان علی العرشِ استوی﴾[23] که نيست، بلکه همين عرشي است که خداي سبحان از آن به عنوان «عرش» الهي ياد کرده است که قلب مؤمن «عرش الرحمان‌» است و اين شخص با «عرش» الهي رابطه پيدا کرد، اين اگر آسيب ببيند مي‌لرزد! خيلي‌ها هستند که به همين «عرش» وابسته‌ هستند! گاهي يک انسان مي‌تواند عذاب را از يک مملکت به دور بدارد! همين زکرياي بزرگواري که در همين شيخان دفن است، ايشان از شاگردان وجود مبارک امام رضا(سلام الله عليه) بود، به حضرت عرض کرد که حالا سن من بالاست، قدماي اصحاب، دوستان ما و رفقاي ما رحلت کردند و جوان‌ها روي کار آمدند، اجازه مي‌دهيد من از قم بيايم بيرون؟ فرمود: نه! در قم باش که خدا به برکت تو عذاب را از آن منطقه برمي‌دارد، همان‌طوري که به برکت پدرم موسي بن جعفر عذاب را از بغداد بر‌داشت؛[24] اين مي‌شود «عرشِ» خدا! هر کسي که اين‌طور نيست! اگر کسي به اين جا برسد، ممکن است توجه به او مثل توجه به «عرش» خدا و بي‌اعتنايي به او بي‌اعتنايي به «عرش» خدا باشد. اين در بعضي از روايات است ـ نه همه ـ که اگر قلب فلان مؤمن را کسي به درد بياورد «عرش» خدا مي‌لرزد؛ آن عرشي که ﴿استوی‌ علی العرش﴾ ظاهراً منظور آن نيست، مگر حالا انسان حجت الهي باشد، ولي عصر باشد، پيغمبر باشد، امام زمان باشد که آن حساب ديگري دارد؛ اما افراد عادي و مؤمنان همين‌هايي هستند که قلب اينها «عرش الرحمان‌» است. بنابراين اگر «صلات» معراج مؤمن است و انسان ﴿الذين هم علی‌ صلاتِهِم دائِمون﴾،[25] دائماً اين «معارج» را يکي پس از ديگري دارند بالا مي‌روند و وقتي بالا رفتند، به آن «عرش» الهي نزديک‌تر مي‌شوند که از اين جهت قلب مؤمن مي‌تواند به صورت «عرش الرحمان‌» دربيايد