✨﷽✨ 🌹سردار شهید عبدالحسین برونسی🌹 🌳 ساده شهید برونسی مجروح شده بود . برای عیادت به منزلش رفتم. وضع زندگیش خیلی ساده بود ، چند موکت رنگ و رو رفته کف خانه اش پهن بود. همسرش می گفت : چند روز قبل از اینکه از بیمارستان به خانه بیایند ، همکاران ایشان یک تخته فرش آوردند ، گفتند این فرش را پهن کنید مسئولین شهر به عیادت ایشان می آیند، خوب نیست که خانه با این وضعیت باشد . وقتی ، آقای برونسی به خانه آمدند گفتند : این فرش را کی آورده؟ گفتم : آوردند دیگه گفت: هر کس آورده ببرید به او بدهید. من اگر روی این فرش بخوابم جبهه را فراموش میکنم . اصلا همه چیز را فراموش میکنم. ما را مجبور کرد که فرش را پس بدهیم. خاطره از حسن قاسمی منبع: کتاب اوستا عبدالحسین ص ۱۴ است @zedbanoo