بسم‌الله «از او» وقتی حضرت رهبرسخن می‌گوید،آن‌قدراز ریش و چهره‌ی‌نورانی اش حرف می‌زنیم وقربان‌صدقه میرویم که فرمایشاتش لای قربان‌صدقه‌های‌مان فراموش می‌شود. کاری به دشمنان وبی‌رگها ندارم.خود ما ولایی‌ها را می‌گویم! رهبرنام سال راجهش تولیدمی‌گذارد،وکارما که فقط بروبر نگاه می‌کنیم وقربان صدقه می‌رویم‌،چقدر با کارآن مردک‌که قورباغه ی‌کاغذی درست کردوجهش تولید رابه باد تمسخرگرفت،فرق می‌کند؟ رهبر،سخن از تولیدجمعیت می‌گوید ومن زل می‌زنم به دیگری واو زل‌می‌زند به جیبش وبه آسمان ومی‌گوید بلاخره خداوند قوه عقلانیت هم داده،منظور آقامانیستیم، منظور آنهایی اند که یکی دارندیاندارند و آن دیگری می‌گوید:«رهبر که پول پوشک بچه‌مان رانمی‌دهد و دیگری می‌گوید:«عقل هم,گذاشته‌اند،ماشین جوجه‌کشی نیست و دیگری می‌گوید:«نه در این دولت وبی یارانه».. و.... وحرفهای رهبرمی‌ماندروی زمین ومرد پیدا نمی‌شود لبیک بگوید. ولی وقتی رهبر توسط خودماولایی ها، مظلوم می‌ماند و دولت ومجلس و.. به‌مللکت وبه‌رهبر جفامیکنند طلبکارانه باد درغبغب می‌اندازیم ومی‌گوییم:«رهبرنبایدسکوت کند.باید ازقدرتش! مایه بگذارد ودهان اینها را ببندد.» وچنین می‌شودکه داستان رهبربا داستان امام‌حسین (علیه السلام)شباهت پیدا می‌کند. و ماهنوز داریم قربان‌صدقه‌ی‌جمالشان می‌رویم وسر‌تاریخ تولدش باهم دعوا می‌کنیم! @zedbanoo