خدا ... اینجا هم آقایی کرده ای که با آن همه خبط و خطا، تشتک دلمان را برنداشته ای و تشت رسوایی مان را روی بام نگه داشته ای و الا با این توبه های آبدوغ خیاری که ما عین کش تنبان حاجی، دم به دقیقه باید سفتش کنیم هر که بود صبرش خالی میشد.  ناظم خوش انصاف روزگار! مادر ما نای و پای آمدن و ایستادن ندارد. ما خطاکاران را به پدرمان - علی - ببخش. 📚 کتاب گچ پژ، محسن رضوانی، انتشارات سوره مهر،