روز گذشته دکتر لاریجانی مجددا در دمشق با اسد دیدار داشته است. نکته مهم در تحلیلهای کسانیکه مقامات نظامی و تصمیمات نظام را درباره تحولات اخیر سوریه نقد میکنند این است که سیاست متاثر از میدان و عزم نظام سیاسی سوریه پیش می رود. ارتشی باید باشد تا مستشار ایرانی همانند بحران ۲۰۱۱ وارد میدان شود. ضمنا بحران سوریه سال ۲۰۱۱ شروع شد ولی حلب سال ۲۰۱۷ آزاد شد. اینکه شرایط زمانی و استعداد و توان مقاومت دقیقا مانند سال ۲۰۱۱ باشد محل بحث است. در بدترین حالت با سقوط اسد، سوریه به محل امن تروریست ها تبدیل خواهد شد و نقطه آغاز و پراکندگی ناامنی برای کل منطقه خواهد بود. اولین کشورهایی که از سوریه ناامن آسیبمی بینند ترکیه و عراقاند. ایران هم متضرر خواهد شد. اما بعید است دولت واحد تروریست ها در سوریه شکل بگیرد. سوریه به دوران پیش از حزب بعث می رسد، هر گوشه کشور دست یک گروه و طائفه خواهد بود:
معارضین و تروریست ها
کُردها
علوی ها
این سوریه چندپاره به نفع اسرائیل است. ترکیه و روسیه هم مناطق بندری سوریه و تسلط به مدیترانه برای آنها اهمیت دارد. با این حساب اگر با سقوط اسد ترکیه و روسیه به این توافق برسند، میتوانند منافع خود را تا حدی تامین کنند. تنها مساله در اینجا احتمال معامله سوریه با اوکراین است.
همه این حالات و پیچیدگی ها که بخشی خبر و بخشی تحلیل است یعنی نه میتوان تماشاچی وقایع سوریه بود و نه دست آنقدر باز است.
سوریه یک گلوگاه مهم برای همه قدرتهاست رهایش نمیکنند.