شہیڋعݪي اݪـهاد؎اځمداݪځـسـيݩ🇱🇧
..
#صحنهیدوم
. خواستگار آمد پدر فرمود : باید از دخترم بپرسم دختر پاسخ داد: چندشرط دارم....پدر فرمود: شرطهایت را بگو عزیزدلم... دختر بابغض شرطها را گفت؛
#هرروزحسینمراببینم
#هرجاحسینمرفتمنهمبایدبااوبروم
#اگرحسینراضیبهاینوصلتاستمنموافقم
. . امسلمه واردخانهی تازه عروس میشود گوشهای نشسته زانوی غم بغلگرفته و اشک میریزد امسلمه نگران شد چیزی شده دخترم؟ از شوهرت راضی نیستی؟ نه مادرجان سه روز است
#حسینم
را ندیدم...
#دلم
برای
#حسین
-ع
#تنگ
شدهاست امسلمه فرمود: میروم حسینت را بیاورم وارد خانه شد؛
#حسین
-ع هم گریه میکرد چرا گریه میکنی پسرم؟
#سه
روز است
#زینبم
را ندیدهام...
#عمه_جان_یا_زینب
کـانـالرسمےشھیدعلے الهادے حسین🌿 ♡jahad🇱🇧↷ 『
@alshahid_ali_alhadi
』