کرامتی از شهید سید مجید کلوشادی
از زبان عزیزی که به صورت شفاهی بیان شده.
کم کاستی داره مال منه که نوشتم
.
ایشان گفتند که از مسئولین آرامستان کرمانشاه پرسیدم در این مدت که اینجا بودید آیا چیزی غیر عادی دیدید؟
کرامتی از شهدا دیدید؟
ایشان تعریف کردند که یک نیمه شبی ماشینی با خانواده به مزار آمد و پرسیده بودند شهدای نصر هفت کجاست ؟
ما هم راهنمایی کردیم و پرسش که چطور شده این وقت شب و از کجا آمدید؟
گفتند ما از اصفهان آمدیم و همین الان رسیدیم کرمانشاه .
گرفتاری برای دختر کوچکم به وجود آمده بود خیلی زار و نزار و عاجزانه از خدا خواستیم که خدا مشکل را حل کند🤲🏻😭
پدر دختر گفته بود که به خواب رفتم ، در خواب دیدم جوان خوش چهره و نورانی آمد و گفت نگران نباش مشکلت حل شد ، منم در حالی که محو چهره زیبایش بودم پرسیدم شما کی هستید ؟
گفت من سید مجید کلوشادی هستم🌷 شهید نصر هفت 🌷
از خواب بیدار شدم با خانواده مطرح کردم و همه خوشحال شدیم و الحمدالله مشکل حل شد 🤲🏻
اسم زیبایش به خاطرم ماند