خواب عجيب پيامبر!
رسول خدا(ص)فرمود:ديشب عجايبي را در خواب ديدم!از جمله
ديدم مردي از امّت مرا خواستند7عذاب كنند ولي وضوءآمد ومانععذابش شد!ديدم شياطين،مردي از امّت مرا دچار وحشت كردند ولي
ذكر خداآمد واورا نجات داد!ديدم مردي از امتّم را كه مأمورين عذاببه سراغش امدند ولي نمازآمد ومانع شد!ديدم مردي از امتّم دچارتشنگي وعطش بود وهرگاه مي خواستآب بنوشد،مانع مي شدند وليروزةرمضان آمد واورا سيراب كرد!ديدم مردي از امتّم را كه ميخواستيه گروه پيامبران،كه حلقه وار نشست بودند،بپيوندد،ولينميگذاشتند.اماغسل جنابتآمد ودست اورا گرفت ودر كنارم نشاند!ديدم
مردي از امتمرا كه مقابل وپشت سر وسمت راست و چپ و پائينش ،تاريك است و او در تاريكي واقع شده بود.ولي حج وعمره آمد واورااز تاريكي در آوردو وارد نور كرد!ديدم مردي از امتم،با مؤمنين صحبتمي كرد .ولي آنها با او حرف نمي زدندأناگاه صلة رحم آمد وگفت: اي
مؤمنين!با او سخن بگوديد كه او صلة رحم مي نمود.آنها با او سخنگفتند وبا او دست دادند!ديدم مردي از امتم را كه دست وصورت خودرا از آتش دور مي كرد.تا اينكه صدقه آمد وسايه بر سرش وپرده برصورتش شد!ديدم مردي از امتم را كه زبانة آتش از هر طرف،اورا گرفتهبود.ولي امر بمعروف ونهي از منكر آمدند واورا خلاص كردند باملائكة رحمت قرار دادند!ديدم مردي از امتم را كه نشسته بود وبين اوورحمت الهي ،مانع قرار داشت.ولي خوش اخلاقيش آمد ودستاورا گرفت و وارد رحمت الهي نمود!ديدم مردي از امتم را كه نامةعملش به دست چپ بود.ولي خوف او از خدا آمد ونامة عملش رابدست راستش داد!ديدم مردي از امتم را كه بر لبة جهنم ايستاده بود.ولي اميدش به خداآمد واورا نجات داد!ديدم مردي از امتم در آتشافتاد ولي اشكهايي كه از ترس خدا ريخته بود آمد واورا از آتش درآورد!ديدم مردي از امتم بر پل صراط مي لرزيد.وليحسن ظنش بهخدا آمد ولرزشش بر طرف شد و از صراط عبور كرد!ديدم مردي ازامتم بر صراط است وگاهي بر سين اش وگاهي بر دست وپايش مي رودوگاهي معلق مي شود. ولي صلوات او بر مت آمد واورا بر پايشايستاند واز صراط عبورش داد!ديدم مردي از امتم بر در بهشت استولي در بهشت بسته بود.تا اينكه شهادت لا اله الاّ اللّه آمد ودرها را بازكردند واو وارد بهشت شد!