روضه شب جمعه::السلام علیک یا اباعبدالله..صبح روز عاشورا تا حجاج ابن مسروق رفت اذان بگه ابی عبداله فرمود امروز میخوام علی اذان بگه – آخه هروقت دلتنگ پیامبر میشد ، دلتنک امیرالمومنین و مادرش فاطمه میشد به قد و بالای علی نگاه میکرد، خیلی طول نکشید نیمه ی روز عاشورا مرحوم سیدابن طاوس مینویسه وقتی رسید کنار پیکر نیمه جان علی از اسب پیاده نشد نوشتن فسقط الحسین عن فرسه یعنی خودشو از روی اسب به زمین انداخت زانو به زانو به علی رسید سر علی رو بدامن گرفت آرام نشد ، سر رو به سینه چسباند قرار نگرفت ، صورت به صورت علی گذاشت ،صدا زد علی الدنیا بعدک العفا بعد تو خاک بر سر دنیا .