هوالمحبوب:
«وقتی تیم بازجویی سراغ برادر کوچکتر رفت، نوع صحبتکردنش و تناقضات زیادی که در کلامش بود، شک مأموران را بیشتر کرد و همین مسأله باعث شد با هماهنگی مقام قضائی او به صورت موقت بازداشت شود.»
این مرد بیستوهشت ساله وقتی پایش به مقر پلیس آگاهی رسید، خیلی زود به جرمش اعتراف کرد. او به مأموران گفت که خواهرش و فرزندانش را ابتدا با قرص برنج مسموم کرده و سپس وقتی از مرگ آنان مطمئن شده، اجساد را داخل چاه انداخته است تا با صحنهسازی بتواند مأموران را در بررسی این پرونده از واقعیت ماجرا منحرفکند.
فرماندار مهرستان که از نزدیک در جریان این پرونده بود، درباره اظهارات متهم پرونده گفت: «ظاهرا اختلاف مالی انگیزه این جنایت بوده، اما با توجه به قصاوتی که در این حادثه رخ داده، پلیس همچنان درحال بررسی سایر ابعاد احتمالی این پرونده است، ضمن آنکه متهم سابقهدار نیست و اعتیاد هم ندارد.»
به گفته دهواری اقرار متهم به این جنایت هولناک شوک بزرگی برای مردم این منطقه بود: «در این شهرستان برخلاف شهرستانهای دیگر استان، آرامش خاصی حکمفرماست. چنین حوادثی در این منطقه اصلا سابقه نداشته است.»
اما اینکه چطور دایی جوان توانسته دست به چنین اقدام هولناکی بزند، پرسشی است که یکی از اقوام نزدیک این خانواده به آن پاسخ میدهد. به گفته محمود اختلاف مالی قاتل با خواهرش به چند سال قبل بازمیگردد: «اوایل سال ٩٥ برادر بزرگتر قاتل در تصادفی کشته شد. بعد از چند ماه بیمه دیه او را به بازماندگانش پرداخت کرد و همین امر باعث شروع اختلافات شد.»
پدر قاتل، دیه پسرش را بین همه بچهها به تساوی تقسیم میکند اما به «شه بیبی» حدود ١٠ میلیون تومان بیشتر میدهد، دلیل این مبلغ اضافه هم بچههای یتیم این زن بود. شه بیبی چند سال قبل همان موقع که آتنا کوچکترین دخترش پنج ساله شد، شوهرش را از دست داد و از آن به بعد به تنهایی همه مسئولیت زندگی را به دوش کشید، به همین دلیل خانواده این زن همیشه سعی میکردند تا به نحوی از او و فرزندانش حمایت کنند.
اما این حمایت باعث ایجاد کینه عمیقی شد که دست آخر این حادثه هولناک را رقم زد. حالا آنطور که این فرد مطلع میگوید پدر «شه بیبی» از پسرش شکایت کرده است. او ولیدم مادر به قتل رسیده است و اگر قصاص بخواهد، باید پسرش را اعدام کنند. خانواده پدری ابراهیم و فاطمه و آتنا هم به دادسرا رفتند و علیه قاتل شکایتکردند. آنها اعلام کردند که به هیچ وجه اهل رضایت نیستند و فقط میخواهند قاتل فرزندانشان اعدام شود .
مورد دیگر شخصی که کارگر رستوران را کشته بود گفت: در زمان مراجعه به رستورانِ محل جنایت ، قصد پارک خودرو در مقابل در رستوران را داشتم که مقتول مانع از پارک ماشین در آنجا شد؛ در حالیکه از این کار مقتول بسیار عصبانی شده و به نوعی فکر می کردم که در مقابل او کم آورده ام، پس از صرف شام از رستوران خارج شده اما با وجود گذشت چندین ساعت از ماجرای پارک خودرو تصمیم گرفتم تا تلافی کار مقتول را که مرا ضایع کرده بود درآورم و به همین علت مجددا به رستوران محل جنایت رفته و....