#داستانڪ•°•📒🕊💎•°•
💠قضاوتپیرقبیلہ
⏰در زمان های قدیم
مرد جوانی در قبیله ای مرتکب اشتباهی شد .😔
به همین دلیل بزرگان قبیله 👳🏻♂
گرد هم آمدند تا در مورد اشتباه جوان تصمیم بگیرند🤔
در نهایت تصمیم گرفتند که در این مورد با پیر قبیله که تجربه بسیاری داشت مشورت کنند و هر چه که او بگوید عملی کنند.😳
👴🏻پیر قبیله از انجام این کار امتناع کرد🚫 .
👳🏻♂بزرگان قبیله دوباره فردی را به دنبال او فرستادند و پیام دادند که شما باید تصمیم نهایی را در مورد اشتباه این جوان بگیرید .🙏
👴🏻پیر قبیله کوزه ای سوراخ را پر از آب کرد سپس آن را از پشت خود آویخت و به سمت بزرگان قبیله حرکت کرد.🚶🏻♂
👳🏻♂بزرگان قبیله بادیدن او پرسیدند :
قصه این کوزه چیست؟🤔
👴🏻پیر قبیله پاسخ داد :⇩
گناهانم از پشت سرم به بیرون رخنه می کنند بی آنکه به چشم آیند😔
و امروز آمده ام که درباره گناه دیگری قضاوت کنم.😭
بزرگان قبیله با شنیدن این سخن چیزی بر زبان نیاوردند و گناه مرد جوان را بخشیدند.☺️
عیبمردم فاشکردن بدترینعیبهاست
عیبگو اولکند بیپرده عیب خویش را☺️
📚حکایتهای معنوی
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
@alzahra14
•┈┈••✾•🌸•✾••┈┈•
#پایگاه_معصومیه