آمد بالای سرت، پدری که خاطره ها داشت از پدربزرگش و رفتار و کردار و رخسار تو همه مروری بود بر هر چه خاطره داشت؛ وقتی رسید به تو دیگر شبیه خاطره هایش نبودی او کِی و کجا پدربزرگ را "إرباً إربا" دیده بود؟! وای از لحظه ای که حسین(؏) میخواست محمّد ِ کربلایش را به خیمه ها برگرداند!