یـڪۍاز‌هـم‌سـنگـرۍهـایـش‌‌‌دࢪسـوریـہ‌ مـۍگـفـت:مـن‌‌بستـنِ‌کمربندایمنی‌رادر سوریه‌ازمحمودرضایادگرفتم‌وقتۍ مۍنشست‌‌پشتِ‌‌فـرمون‌،کمربندش‌‌را‌ می‌بست.یکباربهش‌‌گفتم:اینجا‌دیگه‌‌چرا‌ می‌بندی‌اینجاکه‌‌پلیس‌نیست‌گفت: می‌دونی‌چقدرزحمت‌کشیدم‌باتصادف‌‌نَمیرم..؟! •|شهید_محمودرضا‌بیضائی|•