#پارتی از آینده 👇👇👇
#حس بدی داشتم فرهاد داشت در مورد بیرون رفتن مون صحبت می کرد که # گوشیش زنگ خورد
فرهاد....... بله بفرمایید
شما
آها گوشی خدمتتون
گوشی رو به سمت من گرفت
فرهاد...... بیا دوستت هستی کارت داره
گوشی رو ازش گرفتم
بله
هستی......
#میخوام یه چیزی بهت بگم که مطمئنن با شنیدنش
#نابود میشی
#قهقهه ای زد
من..... چی داری میگی هستی حالت خوبه
هستی با خنده ادامه داد
خیلی خوبم کوچولو
#حالا خوب
#گوش کن....
# با حرفاش داشتم پس می افتادم
چی داشت می گفت😳😥
به زور دهنمو باز کردم و گفتم
# چی ... دا... ری.... میگی...
#در...و..غ..مگ..ه..ن..هه
خندید با
#حرف بعدیش با
#حرف بعدیش
#سرم گیج رفت داشتم می افتادم # از رو تخت که
#یهو........🤭
دوست داری همشو بنویسم خوب بیا خودت بخون ببین چی میشه 😇
https://eitaa.com/joinchat/958660788C790657a703