هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«یکشنبه»
از آینده 👇👇👇 بدی داشتم فرهاد داشت در مورد بیرون رفتن مون صحبت می کرد که # گوشیش زنگ خورد فرهاد....... بله بفرمایید شما آها گوشی خدمتتون گوشی رو به سمت من گرفت فرهاد...... بیا دوستت هستی کارت داره گوشی رو ازش گرفتم بله هستی...... یه چیزی بهت بگم که مطمئنن با شنیدنش میشی ای زد من..... چی داری میگی هستی حالت خوبه هستی با خنده ادامه داد خیلی خوبم کوچولو خوب کن.... # با حرفاش داشتم پس می افتادم چی داشت می گفت😳😥 به زور دهنمو باز کردم و گفتم # چی ... دا... ری.... میگی... ...و..غ..مگ..ه..ن..هه خندید با بعدیش با بعدیش گیج رفت داشتم می افتادم # از رو تخت که ........🤭 دوست داری همشو بنویسم خوب بیا خودت بخون ببین چی میشه 😇 https://eitaa.com/joinchat/958660788C790657a703