هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«پنجشنبه»
رمـــان؛ 🍂آخرین پاییز🍂 به قلـــم؛🍂 آوای پاییز 🍂 آریانا؛ اونا منو مجبور کرده بودن و گرنه من اصلا محسن رو نمیخواستم اما حالا که دیگه شده وقتشه منم یکم حال این آقا محسن رو بگیرم...🤫😁 سینی چایی رو برداشتم و به سمت سالن رفتم همه نشسته بودن به همه چایی تعارف کردم وقتی رسیدم به محسن سینی رو از دستم شل کردم که...😱😂 اگه میخواهی ادامه اش رو بخونی بیا تو این کانال👇🏻🙂 زود باش دیگه @Romanmohseni_avaypaiiz44