نهادها
تا مرز دستگیر شدن بهمنظور مهندسی و مدیریت افکار عمومی و دادن آدرسهای عوضی به مردم»، «تخریب شخصیتها و نهادهای نظام»، «هنجارشکنی و حمله به باورها و ارزشهای حیاتی نظام»، «دوقطبی سازی غیرواقعی و مردم فریب»، «بزرگنمایی مشکلات و ضعفهایی که بیشک خود اصلاحطلبان مسبب واقعی و اصلی آن بوده اند»، «برجستهسازی موضوعات فرعی و پیش پا افتاده»، «تهدید و خط و نشان کشی برای نظام»، «تلاش برای تغییر ذائقه مردم از مشکلات معیشتی به موضوعات سیاسی»، «تلاش برای به میدان آوردن مردم در اعتراض به مشکلات اقتصادی» و... از سوی افراد مسئله دار این جریان و همچنین آن دسته از نمایندگانی که خود یقین دارند برای انتخابات پیش رو تأیید صلاحیت نخواهند شد متصور است.
از همان سال ۹۲ که اصلاحطلبان همه سرمایه خود را در رحم اجارهای اعتدال هزینه کردند بحران مشروعیت و مقبولیت این اردوگاه در انتخابات ۹۸ قابل پیشبینی بود و اینک که با حربهای به نام «سامانه رأی سنجی اصلاحطلبان (سرا)» به میدان آمدهاند رفتارهای زیر نیز بر اساس نتایج نظرسنجیها قابل پیشبینی است:
۱ - تبلیغ گسترده و انجام عملیات روانی مبنی بر وجود انسداد و بنبست سیاسی و عدم امکان مشارکت فعال اصلاحطلبان در عرصه انتخابات کشور. ۲ - برجسته کردن ضعفها و آسیبهای مهندسی شده برای منحرف کردن و فریب افکار عمومی. ۳ - بزرگنمایی خطر عدم مشارکت مردم در انتخابات پیش رو و ریزش حداکثری در انتخابات مجلس. ٤ - بزرگنمایی مشکلات معیشتی مردم و بحران نمایی دروغین و کاذب. ۵ - شوآف و نمایش دروغین از پوست اندازی مدیریتی در اردوگاه اصلاحات با توجه به اتمام تاریخ مصرف رهبران کنونی. در انتخابات پیش رو اصلاحطلبان با شش مشکل اساسی روبهرو هستند: ۱ - با توجه به اینکه اصلاحطلبان بیش از ۸۰ درصد از پستهای مدیریتی کابینه (از وزیر تا بخشدار) را در اختیار دارند، افکار عمومی؛ اصلاحات را مسبب و مقصر اصلی تمام رخدادهای کمتر از هفت سال گذشته میداند. ۲ - نگاه رحم اجارهای به روحانی برای پیشبرد اهداف اصلاحطلبان و تصاحب اکثریت مطلق پستهای مدیریتی و اینک شرط گذاری بیشتر برای هموار کردن راه برای فرافکنی و جداشدن از دولت روحانی بدون قبول مسئولیت، سبب بروز شکاف در بین خود رهبران اصلاحات از یکسو و بین آنان و اعتدال از سوی دیگر شده است. ۳ - وجود بحران مشروعیت و مقبولیت رهبری موجه در اردوگاه اصلاحات، هم در داخل اصلاحطلبان و هم در بین مردم بسیار مشکلساز شده است. این روزها گروهها و شاخههای اصلاحطلبان بر سر هیچ فردی برای رهبری اتفاق نظر نداشته و سناریوهای پوچ «تکرار میکنم» نیز فاقد وجاهت و مقبولیت مردمی شده است. ٤ - اینک باور مردم این است که بیش از ۸۰ درصد از مشکلات موجود در کشور ریشه در ناکارآمدی، بیبرنامگی، فرصت سوزی و اعتماد به دشمن، لجاجتهای سیاسی، غفلت از اقتصاد مقاومتی، سوءمدیریت، آلودگیهای اقتصادی و سیاسی، غفلت از ظرفیتهای داخلی و... در این اردوگاه دارد. ۵ - بسیاری از نخبگان معتقدند که عامل اصلی ترویج دروغین یأس و ناامیدی بیش از آنکه ناشی از برنامه ریزی و عملیات روانی دشمن باشد ناشی از فرهنگ گلامیستی و یأس خوانی اصلاحطلبان بوده است. ۶ - ششمین مشکل فقدان یک استراتژی و راهبرد روشن، قانونی، قابل قبول و عملی برای حل مشکلات کشور و برون رفت از وضعی است که خود آنها مسبب آن هستند، به گونهای که اکثریت مطلق گروهها و احزاب اصلاحطلب بر آن اتفاق نظر داشته باشند.