♦️کرونا و رویارویی تمدنی دو نوع عقلانیت♦️
🔹امام جهان را وارد عصر جدیدی کرد، آنچه در فضای کرونا و پسا کرونا رخ میدهد در امتداد همین عصر جدید و پیمودن پیچ تاریخی و ناهنجاریهای حاکم بر تمدن غرب قابل تحلیل است.
🔹به نظر ما اتفاقات فعلی و بعدی جهان یک ظرفیت برای همین قیام محسوب میشود. تمدن غرب در درون خود با توجه به دیدگاه غلطی که نسبت به دین، انسان و پیشرفت داشت به بحرانهای بزرگی رسید.
حجت الاسلام علیرضا پیروزمند بخش اول
▫️رهبر انقلاب اسلامی طی سخنانی در ارتباط با ستاد ملی مبارزه با کرونا ضمن اشاره به تجربهی تمدن غرب در قضیهی کُرونا به ناکامی غربیها در این ماجرا پرداختند: «غربیها در این امتحان بزرگی که در همهی دنیا -از شرق و غرب دنیا- پیش آمد، در چند عرصه شکست خوردند: اوّلاً در تواناییهای مدیریّتیشان شکست خوردند... در فلسفهی اجتماعی هم شکست خوردند... در نمایش اخلاق عمومی هم شکست خوردند.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۱
▫️ پیش از این نیز حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج) به مقایسهی عملکرد ملتها و دولتهای غربی با ملت و حاکمیت ایران اسلامی در قضیهی کرونا پرداخته بودند و با ذکر مصادیق و مواردی از رفتارهای غربیها، آن را نتیجهی منطقی و طبیعیِ «فلسفهی حاکم بر تمدن غربی» معرفی کرده و در سوی مقابل، رفتارهای ایثارگرانه و جهادی مردم در ایران را ناشی از «تفکر و فرهنگ و ارزشهای اسلامی» دانستند.
▫️به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی
KHAMENEI.IR در یادداشت تحلیلی زیر به قلم حجتالاسلاموالمسلمین پیروزمند، عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم به بررسی ابعاد مختلف رویاروییِ دو عقلانیت توحیدی و مادی در عرصهی حکمرانی باتوجه به قضیهی کرونا پرداخته است:
۱ـ کرونا و پیچ تاریخی عصر جدید
🔸در تحلیل قضیه کرونا نباید آن را از گذشته خودش یعنی فراز و فرود تمدن غرب، همچنین از پیچ تاریخی و عصر جدیدی که طلوع کرده است، تفکیک نمود؛ رهبر انقلاب فرمودند: «انقلاب اسلامی بشریت را به عصر جدیدی وارد کرده و عصر جدید، عصر امام خمینی (ره) است، امام جهان را وارد عصر جدیدی کرد، آنچه در فضای کرونا و پسا کرونا رخ میدهد در امتداد همین عصر جدید و پیمودن پیچ تاریخی و ناهنجاریهای حاکم بر تمدن غرب قابل تحلیل است. نشانی این دوران عبارت است از توجه به خدای متعال و استمداد از قدرت لایزال الهی و تکیه به وحی و اینکه بشریت از مکاتب و ایدئولوی های مادی عبور کرده است و دیگر برای او جاذبه ای ندارند.»(۱)
۲ـ جهانیشدنِ صهیونیسم آمریکایی
🔸تمدن مادی در دوران رو به اوج خود، محتوا و پیامی را برای بشر ترسیم کرد و ساختارهایی را برای ضمانت اجرایی آن ایجاد نمود،. آنها میخواستند با علم، فناوری و محصولات برگرفته از آن و نیز مدیریت جدید جهانی، دغدغههای تاریخی بشریت مثل آزادی، عدالت، امنیت، رفاه و... را تأمین و بر یک محور نظم و انسجام بدهند.
🔸برای تحقق این ایده، ساختارهای پیدا و پنهانی را ایجاد کردند. در این ساختارها، صهیونیزم جهانی با سرعت تلاش کرد به شکل مرموزانهای بر کمپانیهای جهانی سیطره داشته باشد. این کمپانیها فقط اقتصادی نبودند بلکه شامل کمپانیهای خبری، رسانه ای، اقتصادی، هنری و..... بودند که یک زنجیره بههم پیوسته کامل را شکل میدهند، در خیلی جاها روی صحنه نیستند و دولتها را صحنهگردان خود قرار میدهند.
🔸در لایهی بعدی، به پشتوانهی قدرتهای سیاسی بزرگ، سازمانهای جهانی را شکل داده و مدیریتش را بهدست گرفتند. این شبکهی چند لایه که بخشی از آن پیدا و بخش دیگر آن پنهان است، در نهایت میخواهد فرهنگ مادی را به شکل جهانی و ضمانت شده، فراگیر و خاطیان را در نطفه خفه کند.
۳- انقلاب اسلامی: شروع قیام جهانی بر علیه تمدن غرب
۳-۱- پنج بحران اصلی تمدن غرب
🔸رُخنمایی فروپاشی تمدن غرب از درون و ایجاد اتفاقات جهانی به محوریت انقلاب اسلامی از بیرون، باعث شد سیر نزولی تمدن مادی غرب شکل بگیرد و در مقابل ساختار بیمار و دیکتاتور آن، شاهد قیام جهانی باشیم. به نظر ما اتفاقات فعلی و بعدی جهان یک ظرفیت برای همین قیام محسوب میشود. تمدن غرب در درون خود با توجه به دیدگاه غلطی که نسبت به دین، انسان و پیشرفت داشت به بحرانهای بزرگی رسید.
🔸بزرگترین بحران، بحران بی هویتی است، ریشه این بی هویتی کنار گذاشتن خدا و معنویت بویژه از زندگی و ارتباطات اجتماعی است.
🔸دومین بحران، بی عدالتی است. با دمکراسی بهدنبال آزادی و عدالت بودند اما هرچه بیشتر جلو رفتند بی عدالتیها بیشتر روشن شد، اثرات حاکمیتِ اقلیت سرمایهدار بر اکثریت فقیر در صحنههای مختلف و در رفتار با مردم خود (مثل جنبش وال استریت یا جنبش اعتراضی فرانسه) بیشتر نمایان میشود.
این عماریون