جریان شناسی سیاسی (تحلیل ۱)
بدون مقدمه؛ مادوجریان انقلابی وضد
انقلابی در کشور داریم. وجریان سوم هم غیر انقلابی هست .
ماهیت دوجریان اول ازتیترآن مشخص است، اماجریان سوم (غیرانقلابی) نقش وحکم خاکستری را
داشته وهرکجاکه منافع سیاسی و اقتصادی آنها وگروهشان بانظام
تعارض پیداکندبه یکی از دو جریان انقلابی وضدانقلابی، متصل وسوار بر
موج میشوند. بعبارتی اینها دربرزخ هستند . اگرقیامت بشود؛ به آنطرف
میروند ، واگر صوراسرافیل بدمد، زنده
میشوند وبه دنیا بر میگردند.
این جماعت، باقرائتهای خاص خوداز
مفهوم انقلاب وآموزه های دینی ، آنچه راکه خودمی فهمندوباور دارند
به جامعه تزریق میکنند.ودراین چهل
سال انقلاب التزام عملی قابل قبولی
از خودنشان نداده اند وبفرموده قران
کریم عملکرد مذبذب را دارند.
بنابراین ؛ اشتباه وخطای راهبردی است، که تحولات ودگرگونیهای ۳۰ سال گذشته بعداز امام راحل رادرقواره
یک یاچند فرد ببینیم. بلکه عدم تشخیص صحیح واقدام بموقع مردم
باعث میشودکه از چارچوب ومعیار
اصلی انتخاب غافل شده ودردام جریانهای سیاسی بیفتند.
برای نمونه ؛ درسال ۹۲ شایع کردندکه:
آقای جلیلی ، منظوررهبری؛ وآقای قالیباف کاندیدای سپاه است . ولذا یک کینه فرضی هم نسبت رهبری وسپاه ایجاد کردندوباترسیم اسلام رحمانی تقلبی افکار عمومی را بطرف
جریان لیبرالی وسازشکار خودسوق دادند وبایک تیر دونشان زدند
۱-افرادانقلابی وجهادی راحذف کردند
۲- کاندیدای موردنظرخودرا باچهره
حقوقدان وعاقل ومنجی نجات کشور
به مردم وافکار عمومی نمایاندند.
درنتیجه: اگر مردم به چارچوبها و
معیارهای ارائه شده ازسوی رهبری
توجه میکردند؛ وروی مصداقها جدال
نمیکردنداین اتفاق نمی افتاد که امروز
شش سال است گرفتار آن هستیم.
ولذا درتکمیل پروژه سال ۹۲ مجدداً مردم درسال ۹۶ دردام این جریان غیر
انقلابی افتادند ....
این عماریون