باید در نظر داشت كه میتوان برای هجوم فرهنگی دو بعد مثبت و منفی در نظر گرفت؛ كه در بعد منفی آن كه جریان غالب حاكم بر آن بوده و آنچه بیان شد نیز ناظر به همین بعد میباشد، مهاجم، بهدنبال تغییر نامطلوب در جوامع بوده و میكوشد تا ارزشها را بهضد ارزش تبدیل كرده و باورهای صحیح را از مردم بگیرد و تردید، وسوسه، وانهادگی و پوچگرایی را در آنها ایجاد نماید. در نتیجه تغییر در ارزشها و باورها، رفتار آنها را نیز بهسمت انحطاط بكشاند. اما در بعد مثبت آن كه معمولاً مورد نظر مباحث مربوط به تهاجم فرهنگی نمیباشد، هجوم فرهنگی، به انگیزهی اصلاح خطاها و انحرافات جامعهای صورت میپذیرد و میكوشد تا انسانها را بهفطرت خویش برگرداند. در این نوع از هجمه فرهنگی دیگر انگیزه استعمار و استثمار جوامع كه در هجوم منفی رایج است، مدنظر نخواهد بود. اقدامات ادیان ناب الهی در جریان گسترش فرهنگ الهی را میتوان از قبیل هجوم فرهنگی مثبت دانست