پشت نقاب اسدالله علم اسدالله علم، فرزند شوکت‌الملک علم، حکمران منطقه بیرجند بود که خاندان او سال‌ها حاکم موروثی آن بخش از سرزمین ایران بودند. علم پس از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه و پیش از آغاز تحصیلات دانشگاهی، بنا به مصلحت سیاسی رضاشاه و به فرمان او، با ملک تاج قوام، دختر قوام‌الملک شیرازی، یکی از خاندان‌های کهن ذی‌نفوذ و قدرتمند منطقه فارس، ازدواج کرد و بدین ترتیب به محافل درباری پیوند خورد. وی پس از ازدواج، در کرج مقیم بود و با تبعید رضاشاه، برای مدتی از صحنه سیاست خارج شد تا اینکه قوام‌السلطنه، نخست‌وزیر، در سال 1325 او را دوباره وارد امور سیاست و دربار پهلوی کرد. پس از این دوران علم به‌مرور به یکی از غلام‌زادگان محمدرضاشاه تبدیل شد، به صورتی که حتی به حریم شخصی شاه قدم گذاشت و همواره در کنار او بود.   همین عوامل سبب شده بود علم نقش اصلی و نفوذ انکارناپذیری در کلیه شئونات کشور از قبیل تصویب‌نامه دولت درباره انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی، همه‌پرسی سال 1341، وقایع 15 خرداد 1342، تشکیل مجلس مؤسسان سوم به منظور تغییراتی در چند ماده از مواد قانون اساسی، احیای سازمان بازرسی شاهنشاهی، جشن‌های مراسم تاج‌گذاری و سالگرد 2500ساله شاهنشاهی در ایران، تغییر تاریخ رسمی کشور، ایجاد نظام تک‌حزبی رستاخیز و ... داشته باشد. در ادامه این نوشتار قصد داریم بررسی کنیم که چه ویژگی در کنشگری اسدالله علم وجود دارد که این فرد به یکی از شاخص‌ترین سیاستمداران و وزیران دربار شاه تبدیل می‌شود و همچنین کنکاش کنیم که چرا این فرد حتی وارد حریم شخصی محمدرضاشاه نیز شد. یکی از مواردی که سبب شد علم به یکی از شاخص‌ترین سیاستمداران و وزیران دربار محمدرضاشاه تبدیل شود و حتی وارد حریم شخصی شاه نیز گردد، کمک انگلستان و نیروهای تحت نفوذش در ایران بوده است تا بدین‌وسیله بتوانند به منافع و خواسته‌های خود دست پیدا کنند. اوج نزدیکی علم به شاه، که به کمک نیروهای تحت امر انگلیس انجام شد، در زمان نخست‌وزیری دکتر مصدق رخ داد؛ بدین‌صورت که علم، که از اعضای فعال شبکه «بدامن» بود، با همکاری شاپور ریپورتر و برادران رشیدیان کار آماده‌سازی کودتای 28 مرداد 1332 را بر عهده گرفت و پس از کودتا به سبب پاداش به محمدرضاشاه بسیار نزدیک‌تر شد و به‌صورت یکی از نزدیک‌ترین یاران وی درآمد. محمدرضاشاه پس از جدایی از همسر اولش فوزیه، برای مدتی دوران تجرد را می‌گذراند. وسایل تفریح و سرگرمی او را در این دوران بیشتر خواهرش اشرف فراهم می‌کرد و علم به این نقطه‌ضعف شاه پی برده بود و با کشف و معرفی دوستان تازه‌ای به شاه، دوستی و نزدیکی بیشتری با او پیدا کرد و به‌تدریج محرم اسرار زندگی خصوصی شاه گردید. دراین‌ارتباط علی شهبازی، یکی از نیروهای پاسپان شاهنشاهی و سرتیم محافظ شاه، در کتاب خاطرات خود معتقد است: از وقتی علم وزیر دربار شد، در وزارت دربار «تشکیلاتی ویژه برای سرگرمی شاه درست کرده بود. این تشکیلات یک بودجه سرسام‌آور داشت. کار اعضای این تشکیلات این بود که خانم‌های شوهردار و دختران بخت‌برگشته و یا همسران و دختران کسانی که می‌خواستند مقامی بگیرند، برای شاه بیاورند». آن‌طور که از روایت‌ها پیداست، عَلَم قصد داشت تا از نقطه‌ضعف اخلاقی شاه استفاده کند تا نه تنها بیشتر به او نزدیک شود، بلکه بدین واسطه به مهم‌ترین کنشگر سیاسی ایران تبدیل گردد. بر همین اساس است که همه نزدیکان دربار بر توسعه فساد دربار توسط علم شهادت داده‌اند، تا جایی که بسیاری از آنها فساد شاه را به گردن علم انداخته‌اند. ویژگی فردی دیگر اسدالله علم که سبب شد تأثیرگذارترین سیاستمدار ایران و نزدیک‌ترین فرد به شاه شود تملق و چاپلوسی بود. چاپلوسی‌ و تملق‌های افراطی علم، محمدرضا پهلوی را به مالیخولیای عقل کل بودن مبتلا کرد و آن‌قدر شاه را عقل کل و تافته جدا بافته خداگونه نامیده بود که کم‌کم خود شاه نیز به این باور رسیده بود که دارای رسالت ویژه‌ای از سوی قدرت‌های ناشناخته است و در کنار آن سبب گشته بود تا بیشتر و بیشتر علم را وارد حریم خصوصی خود کند. بر اساس مطالب ذکرشده، آنچه سبب شد اسدالله علم یکی از شاخص‌ترین کنشگران، سیاستمداران و وزیران دربار محمدرضاشاه و همچنین نزدیک‌ترین فرد به شخص شاه شود، تلفیقی از کمک نیروهای جاسوسی خارجی، سوءاستفاده از نقطه‌ضعف اخلاقی شاه و فراهم کردن سرگرمی‌های مخصوص و غیراخلاقی برای محمدرضاشاه و در کنار آن برخورداری از روحیه تملق و چاپلوسی بالا بود.